خانه / طراحی / شهر و مطالعات عوامل موثر در استقرار شهر از نظر معماری

شهر و مطالعات عوامل موثر در استقرار شهر از نظر معماری

  

شهرهای ایران علی رغم فشر دگی کالبدی ، مبین ساخت فضایی ویژه ای هستند  و آن پیوستگی مجموعه مرکزی شهر  و مراکز محلات از طریق گذر های اصلی است.  این مسئله بصورت یک اصل فضایی در شهرهای با ارزش سنتی قابل بررسی است . 

معرفی و تحلیل مجتمع های زیستی

هر مجموعه زيستي در هنگام بررسي و ارزيابي به عنوان حلقه‌اي از زنجيره نظامي بزرگتر مي‌باشد، كه داراي زير مجموعه‌هاي متعددي است و اين اجزاء در يك سامانه منظم ، در حال تبادلات بيروني و دروني بوده و در ساز و كار آن مجموعه دخيلند؛ از اين رو در بررسي هر مجموعه به عنوان جزئي از يك كل لازم به مجموعه‌هاي در برگيرنده و شامل آن نيز توجه شده و با توجه به روابط و تأثير متقابل عوامل اجتماعي، فرهنگي جغرافيايي و اقتصادي و … بر يكديگر و مخصوصاً نقش اين عوامل در توسعه كالبدي و شكل دهي به استخوانبندي طرح ، اطلاعات مورد نياز جهت تصميم گيري‌هاي طراحي فراهم آيد.

اين بررسي‌ها با هدف كشف قابليت‌ها، پتانسيل‌ها و امكانات و مسائل مشكلات موجود مي‌تواند اطلاعات و شناخت تحليلي لازم را جهت توسعه‌هاي آينده و فعاليت‌هاي هدفمند به دست دهد.

در اين ميان نقش ويژه‌اي براي كالبد در تبيین و ارزيا بي محيطي مي‌توان قائل شد.

ويژگي‌هاي يك محيط كالبدي انسان ساخت ويژگي عملكرد و آن در تداوم سيستم ارزشي فضاي آن كالبد است، كه از طريق ساخت روابط اجتماعي آن حاصل مي‌آيد.

… بنابر اين، به منظور نوآوري در ارائه يك طرح مفهومي جديد، مي‌بايست نخست طرح‌ واره ها و مفاهيم قبلي به كار گرفته شده در محيط مورد شناسايي و تحليل قرار بگيرند. از اين رو  وتنها با مکاشفه اصول ارزشي موجود در محيط است، كه مي‌توان جهت ابداع ايده‌ها و مفاهيم طراحي اقدام نمود. زيرا هر گونه ترفیع در اندیشه انساني به روند ارزشي ارزيابي گزينه‌هاي تجریدی ذهني مربوط مي‌گردد. بدون اين ارزيابي هم نياز است كه مسير مكاشفات از نو طي‌گردد و هم امكان دارد كه فرآ ورده‌هاي طراحي در ادامه دستاورد‌هاي قبلي نباشد.

بدون ارزيابي فوق، ساخت كالبدي بيگانه در روند توليد فضاي اجتماعي خودي قرار مي‌گيرد

 

* عوامل مؤثر در شكل گيري مجتع‌هاي زيستي:

تنوع ويژگي‌هاي كالبدي موجود در مجتمع‌هاي زيستي را مي‌توان محصول و برآيند عوامل متعددي دانست كه در يك رابطه چند سويه باعث شكل گيري سكونتگاه‌هاي انساني شده‌اند.

براي آشنايي با عواملي كه داراي نقش مهمي در بوجود آمدن شكل معماري مجتمع‌هاي زيستي هستند، لازم به نظر مي‌رسد با نظريه‌هاي مختلفي بايد آشنا شد كه دربارة شكل دهي معماري سكونتي و علل بوجود آمدن آن مطرح مي‌باشد.

در اين بررسي توجه به اين مسئله حائز اهميت است كه يك بنا نشان دهندة كنشهاي متقابل عوامل متعدد و رابطه پيچيدة آن‌‌هاست و اگر تنها يك عامل در بوجود آمدن شكل كلي مسكن و مجتمع‌هاي مسكوني مهم تلقي شود براي آن نقش بنيادي و جبری قائل گرديم (كه بيشتر نظريه‌هاي ارائه شده در اين قالب است)، همانطور كه قبلاً نير گفته‌ايم در دام جبر گرايي گرفتار شده و راه را به خطا رفته‌ايم.

دياگرام ارتباط متقابل عوامل مؤثر در معماري كالبد روستا

اين دیاگرام بيانگرآن است كه در يك مجتمع زيستي همواره كالبد بر آيند‌ي است تأثيرپذير و تأثير گذار از همه عوامل گوناگون جغرافيایي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي كه هيچكدام بصورت واحد عمل نكرده و بر هم تأكيد متقابل دارند بگونه‌اي كه كالبد تحت تأثير عوامل اقتصادي و فرهنگي است اين دو عامل نيز متقابلاً در ارتباط و تأثير بر يكديگرند.

از اينرو بافت كالبدي مجتمع‌هاي زيستي تبلوري فضايي از شرايط اجتماعي- اقتصادي، فرهنگي و … جامعه بوده و از انسجام و همگني خاصي برخوردار است در این صورت باید گفت اين پديده در عالم واقع يك پديده واحد است و نمي‌توان عوامل و اجزاء منفکی براي آن قائل شد.

به عنوان مثال در مورد روستا به عنوان يك مجتمع زيستي «روستا پديده‌اي واحد است زيرا كه شامل عده‌اي از مردم است كه شغل و فعاليت توليدي ويژه‌اي دارند، در محيط معين و مشخصي زندگي مي‌كنند با يكديگر روابط و مناسبت ويژه و تعيين شده‌اي دارند، داراي باورها، اعتقادات و ارزش‌هاي ويژه‌اي هستند و در بستر جغرافيايي خاص نيز زندگي مي‌كنند. لذا روستا مجموعه‌اي نیست كه از اجزاء تشكيل شده باشد، بلكه همانطور كه گفته شد، يك پديده واحداست.

در تجزيه مجتمع‌هاي زيستي به اجزاء متشكله كه خاصيت و محدوديت روش متعارف تحقيقات علمي است بايد بدين مسئله توجه داشت كه اين ابزار و روش‌ها ما را از كليت پديده و ويژگي‌هاي آن در قالب يك ارگانيسم زنده و نظام پويا غافل نگرداند.چرا كه محدوديت روش علمي سبب مي‌گيرد كه ما نتوانيم در آن واحد بطور كامل روابط متقابل و مؤثر كليه عوامل را بر همديگر و در مجموع برآيندِ آن بر كالبد را بدرستي بررسي نماييم.

به طور کلی فهم شهر بر اساس قواعد روانشناختی ،به صورت یک ” تجربه گشتالتی ” ( Gestalt Experience   )صورت می پذیرد ،تجربه ای که در آن ” کل ” هر چیز  بیش از “جمع اجزاء”آن می باشد .مثلاً “منظر یک شهر یا خیابان ” به مثابه کلیت معنا دارری که بیشاز مجمع ” نمای ساختمان ” ها است تجربه و ادراک می گردد . ازاین رو ، در هر سطحی از سطوح مواجهه با پدیده شهر لازم است که ” جزء” در پرتوی” کل “مورد شناخت و تصمیم سازی قرار گیرد . توجه بیش از حد برخی از طراحان شهری به مقیاس های کوچک محلی ،که تحت لوای توجه به “کاراکتر و حس مکان ” صورت می گیرد مورد انتقاد شدید برخی نظریه پردازان وافع گردیده است . “بیل هیلر ” با نقد رویکرد جزء نگر و خرد مقیاس به طراحی شهری می نویسد :” مکان اچیزهای محلی نیستند .آنها لحظاتی از چیز های بزرگتری هستند ،چیز های بزرگتری که آنها را شهر می نامیم مکان ها شهر ها را نمی سازند بلکه این شهر ها هستند که مکان ها را می سازند .فهم این نکته بسیار ضروری است چرا که بون فهم کلیت شهر قادر به آفرینش مکان های موفق نیستیم ”

از اینرو می توان گفت شناخت و تحلیل فضاهای شهری در قالب  شناخت ساخت کالبدی فضایی و کلیت شهر معنا می یابد . در اینجا بطور ساده این اصل مورد نظر است که : فضای شهری جزئی است لاینفک از ساخت فضایی شهر ؛ از این رو شناخت و تحلیل کالبدی فضایی شهر این امکان را می دهد که بتوان فضاهای شهری را به عنوان جزء پیوسته ای از ساخت فضایی شهر مورد مطالعه و تحلیل قرار داد .

شهرهای ایران علی رغم فشر دگی کالبدی ، مبین ساخت فضایی ویژه ای هستند  و آن پیوستگی مجموعه مرکزی شهر  و مراکز محلات از طریق گذر های اصلی است.  این مسئله بصورت یک اصل فضایی در شهرهای با ارزش سنتی قابل بررسی است .

 مطالعات بررسی  و تحلیل شهر می توان را در سه زمینه اصلی زیر   انجام داد .

 ۱- ویژگیهای عمومی شهر

۲- عوامل موثر در استقرار شهر

۳- ویژگیهای کالبدی و بصری شهر

  • ویژگیهای عمومی شهر

بررسی های تاریخی در مورد شهرهای گذشته نشان میدهد که این شهرها تحت تاثیر عوامل اقلیمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شکل فضایی خاصی پیدا کرده اند . این شکل فضایی در مواردی آن قدر قوی است ،که حتی به کمک یک نقشه دو بعدی یا یک عکس هوایی ساده می توان ترکیب آن را تشخیص داد . عوامل مهم در این شکل گیری را می توان در موارد زیر بررسی نمود :

۱- موقعیت جغرافیایی و طبیعی

۲- ۱ویژگیهای تاریخی

۳-۱ویژ گیهای اقلیمی

۴- ویژگیهای اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی

۵-راه های ارتباطی

  • عوامل موثر در استقرار شهر

به طور کلی می توان عوامل موثر در استقرار شهر های سنتی را به دو دسته تقسیم نمود :

الف ) عوامل طبیعی :

  • زمین و ویژگیهای آن
  • آب ( بارندگی ؛ آبهای زیر زمینی و سطحی )
  • شرایط اقلیمی
  • پوشش گیاهی

ب ) عوامل مصنوع :

  • عوامل اجتماعی فرهنگی
  • عوامل اقتصادی
  • عوامل استراتژیک و سیاسی
  • تکنولوژی و سیستم استخراج آب
  • شبکه راهها

با بررسی و توجه به عوامل فوق از یک طرف ،و نحوه استقرار مجتمع های زیستی سنتی از طرف دیگر ،معلوم می گردد که ارتباط منسجم  و متقابلی بین آن ها وجود دارد .به این ترتیب  که شکل طبیعی (شیب) و جنس زمین ، وجود آب های زیر زمینی  و جهت حرکت آن ها ، تکنولوژی و نحوه استخراج آب (قنات ) از عوامل مهم و موثر در مکان شهر بوده اند .مکان یابی مجتمع ها اکثرا در رابطه مستقیم با شبکه راهها منطقه ای نیز می باشد.

بافت شهر اکثراً توسط یک کمر بند سبز متشکل از باغات میوه و مزارع کشاورزی محصور است .اندازه شهر و فضای سبز اطراف آن رابطه مستقیمی با میزان آب در دسترسی مطلوب برای کشاورزی دارد .مرکزیت مجتمع نسبت به آبادی های اطراف و نقش خدماتی تجاری آن نیز از عوامل موثر در اندازه شهر و مراکز خدماتی آن به خصوص بازار بوده است  .   فضای سبز اطراف و بافت فشرده شهر را می توان از عوامل موثر در ایجاد فضای زیست مناسب مناطق کویری دانست (اکو سیستم در مقیاس کل ).حفظ فضای سبز و پوشش گیاهی اطراف شهر و عدم توسعه شهر در لبه ها ضروریست .

نمایش نحوه مکان یابی ، سیستم آبرسانی (قنات)، حرکت باد و کاربری  زمین در مجتمع های زیستی در مناطق کویری .

  مکان شهر و رابطه آن با طبیعت

استقرار و مکان یابی روستا،که در قالب آن می توان تاثیر عوامل متعدد را  ردیابی کرد.

  • ویژگیهای کالبدی و بصری شهر

ویژگیهای کالبدی و بصری یک شهر را می  توان در سه مقوله سیمای شهر ،معماری شهر و کیفیتهای بصری توصیف و تحلیل نمود .هدف از این بخش توصیف و تحلیل ویژگیهای کالبدی و کیفیت های بصری شهر در مقیاس های مختلف و تبیین  اصول و قانونمندی های حاکم بر آن هاست .

الف) سیمای شهر :

شهر در مقیاس کلان را تحت عنوان سیمای شهر بررسی می کنیم که عمدتاً به نمای کلی شهر ، بافت شهر ،محله بندی یا ناحیه بندی کالبدی، نشانه ها، لبه ها و به آنچه تحت عنوان سیمای بصری و قابل رویت شهر است می پردازد .

ب) معماری شهر

در مقیاس فضای شهری تحت عنوان معماری شهر به تجزیه و تحلیل و تعیین اصول ساخت و سازمان فضایی و کیفیت های بصری عناصر زیر پرداخته می شود :

– واحدهای معماری ،با تعیین تیپ های اصلی و فرعی تک ساختمانها.

– مجموعه های معماری تحت عنوان تشکیلات و سازمانهای فضایی

– راه ها، میدان ها و فضاهای عمومی شهر .

در این مقوله سعی در تبیین اصول و سازمان یابی فضایی عناصر شهری در مقیاس های مختلف و رابطه متقابل آن ها با کل بزرگتر می باشد .تعیین رابطه جزء و کل و تحلیل کیفیتهای کالبدی از ارکان اساسی در معماری شهری است .

گج پلیمری

ج)کیفیت های بصری و ادراکی

کیفیت های بصری را می توان در مقیاس های مختلف  از اجزاء و عناصر معماری ،تا کل شهر مورد توجه قرار داد و به ابعاد و گروههای زیر تقسیم نمود :

ابعاد زیبایی شناختی : نظم ؛ قانونمندی رابطه جز و کل ؛سلسله مراتب ؛ ریتم ؛ وحدت ؛ پیوستگی ؛ تداوم؛ هماهنگی ؛ مقیاس ،تناسب و …..

جاذبیتها و محرک ها  : کثرت ؛ تنوع ؛ تغییر ؛ تضاد ؛یک مرتبگی ؛ توالی و غیره .

کیفیت جهت یابی و احساس مکان : وضوح؛ خوانایی ؛ قابلیت رویت  ؛سلسله مراتب و درجه بندی (در شکل و عملکرد)

-هویت ؛ وجود شخصیت خاص در شهر و عناصر سازد آن با تکیه بر مفهوم و اهمیت تاریخی ، فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی

وئیت ؛ سلسله مراتب

الف) سیمای شهر

تحت عنوان سیمای شهر به توصیف و تحلیل موارد زیر پرداخته خواهد شد : .

سیلوئت (نمای از دور) وخط آسمان- بافت شهر – محله  بندی  – نشانه ها –   گره ها

الف )۱-سیلوئت (نمای از دور):

از ویژگیهای قابل توجه شهر در مقیاس کلان نمای از دور شهر است ، از ویژگیهای بارز نمای از دور در شهر های کویری به وحدت اجزاء،تنوع و هویت خاص شهر اشاره نمود ،«عوامل مهم ایجاد این وحدت عبارتند از :تشابه در فرمهای اصلی ،تکرار عناصر معماری و وحدت در مصالح  ورنگ ساختمان ها

 

نمای از دور (سیلوئت) بخشی از بافت قدیم یزد

 

الف ۲) خط آسمان ( skyline)  :

معماران در طول تاریخ ملاطفت آمیز ترین توجه خود را معطوف به آن بخش از بنا کرده اند که رو به آسمان دارد….. مدت های مدید خط آسمانِ  شهر عنصر مسلط طراحی شهری بوده و باید آن را در به عنوان عنصر تعیین :ننده اصلی در شهر سازی احیا کرد .

یزد- خط آسمان بخشی از محله سهل بن علی

یزد- خط آسمان بخشی از محله فهادان

الف )۳ بافت شهر

۱- شبکه ارتباطات

۲- بلوک بندی شهر و قطعه بندی زمین

۳- فضای پر و خالی  – تراکم و ارتفاع ساختمانها

از عوامل موثر در انواع بافت های شهری است .

تعریف بافتهنگامیکه بخش های مختلف یک سطح خاص چنان به هم نزدیک ، مشابه و مکرر باشند که دیگر بصورت جنبه هایی مجزا و منفرد دیده نشوند ، بافت به چشم می آید .

تعریف بافت شهری : «بافت شهری عبارتست از دانه بندي و درهم تنيدگي فضاها و عناصر شهري كه به تبع ويژگي هاي محيط طبيعي، به ويژه توپوگرافي و اقليم در محدودۀ شهر يعني بلوك ها و محله هاي شهري به طور فشرده يا گسسته و با نظمي خاص جايگزين شده است.»

بخشی از بافت شهر قدیم یزد

بافت هماهنگ شهر بندری هیدرا در یونان

الف )۳ ۱- شبکه ارتباطات :

انتظام فضایی شبکه راهها ، مانند شبکه های شطرنجی خطی ،شعاعی ،ارگانیک و غیره یا ترکیبی از آنها ممکن است در شهر وجود داشته باشد .نظم و نوع سلسله مراتب از اصلی به فرعی از عوامل مهم بافت شهری است .

راههای شهریرا می توان از دو جنبه اصلی مورد مطالعه قرار داد

الف) سیستم شبکه ها: (خطی ،شطرنجی ، شعاعی ،ارگانیک ، ترکیبی و ……)

شبکه ارتباطی شهر زواره با سیستم شطرنجی و نظم ارگانیک

بافت شهری قرون وسطا در بریو،فرانسه

نقشه بخشی از خیابان های مانهاتان،نیویورک،آمریکا

ب) فرم فضایی راهها :

(راهها به عنوان فضاهایی متوالی  با پیوستگی و تداوم و کیفیت های بصری خود از عناصر مهم شهرند)

* نظام شطرنجی در شبکه ارتباطی:

– تعریف : در مقیاس مجتمع های زیستی ، شبکه شطرنجی متشکل است از یک سری مسیرهای موازی که در دو جهت عمود بر

یکدیگر ساخته شده اند .مسیر های تشکیل دهند یک شبکه شطرنجی می تواند به صورت منظم (هندسی )با زاویه قائم یا به صورت

غیر منظم (ارگانیک)طراحی گردد.

در زیر مزایا و معایب این سیستم تشریح می گردد

– معایب:

-عدم انطباق کامل با شرایط محیطی (توپوگرافی ، محدوده و هندسه زمین ،جهت وزش باد و تابش خورشید

  • یکنواختی شبکه و فضای کالبدی آن
  • -تعداد تقاطع های زیاد ، یکنواخت و قائمه
  • -عدم ویژگی تنوع و فقدان هویت در بلوک های مجموعه
  • فقدان سیستم سلسله مراتبی( عملکردی و فضایی )
  • جدایی و ایزوله بودن بلوکهای مجموعه از یکدیگر

* مزایا :

  • سادگی،وضوح و خوانایی
  • سادگی بافت و امکان جهت یابی آسان
  • سادگی در طراحی و ساخت مجموعه

یزد – معبر محلی در برزن گودال مصلی

ویژگی های منفی یک شبکه شطرنجی می تواند با روش و تکنیک های زیر بر طرف گردیده ،فضای متنوع و جالب شهری به وجود آید  :

۱-   طراحی راهها با نظم ارگانیک در دو جهت و ایجاد یک سری فضاهای متنوع در اندازه و فرم به صورت بلوکهای شهری با امکان انطباق با شرایط طبیعی

۲-   تقسیم هر خیابان به مقاطع مختلف و متنوع و طراحی تقاطع ها ، چهار راهها و سه راهی ها یا میدانچه ها به اندازه متنوع و مختلف .

۳-   طراحی شبکه راهها به صورت سلسله مراتبی از اصلی به فرعی .

یزد –یکی از معابر روستای اسلامیه

ابیانه – کیفیتهای فضاهای متوالی

  ابیانه- تنوع جداره ها و لبه های ساختمانی

 

۴-  حذف برخی از خیابان ها در سیستم شطرنجی و ایجاد بلوک هایی در اندازه متناسب با عملکردهای شهری جهت ایجاد تنوع در شبکه راهها

۵- طراحی لبه های بیرونی توده های کالبدی در خیابانها با اشکال و طول های مختلف و ایجاد لبه های ارگانیک و متنوع و منطبق بر ویژگیهای محا استقرار .

۶- طراحی راهها به عنوان فضاهای متوالی و تبدیل مسیرهای طراحی به فضاهای

متنوع با  تدابیری همچون :

– تنوع در خط آسمان جداره ها

– تنگی یا گشادی معبر

– ایجاد میدان در محل مناسب  به عنوان فضای مکث ، تجمع

و تقسیم  به عنوان عاملی اصلی در عملکرد و کیفیت فضایی

بافت شهر

– سرپوشیده نمودن بخشهایی از معبر

– تنوع در درجه محصوریت  فضا

– تاکید بر بخشهایی از لبه خیابان

– تاریکی و روشنی معبر

 

۷- تنوع فعالیت ها در طول یک مسیر و تنظیم آنها بر اساس مکان یابی صحیح و عملکرد های تجمع  به عنوان وسیله ای مناسب جهت سر زندگی و پویایی فضاهی شهری

 

الف )۳ ۲-  بلوک بندی شهر و قطعه بندی زمین :

-از مهمترین عوامل موثردر نظام تقسیم زمین ، شرایط طبیعی (مثل توپوگرافی ) ، نظام تقسیم آب ، سیستم شبکه ارتباطی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان شهر است .”اندازه قطعات زمین متناسب با نوع کاربری ودر خانه های مسکونی در ارتباط با تمکن ، شغل و نیازهای ساکنان است .

* رابطه بین قطعه زمین و ساختمان :

در این رابطه شکل و نظم قطعه زمین و همچنین ساختمان را می توان  درانواع مختلف هندسی یا منتظم یا نامنظم و ارگانیک در شهر ها مشاهده نمود

شکل قطعه زمین ممکن است منظم و هندسی یا نامنظم باشد .همین کیفیت ممکن است در ساختمان نیز وجود داشته باشد .برای مثال ممکن است در زمین های با شکل نا منظم ،ساختمان با شکل منظم ساخته شده باشد .به این ترتیب  در یک شهر ممکن است انواع ترکیب های منظم و نا منظم از زمین و ساختمان وجود داشته باشد .تضاد بین شکل زمین و شکل ساختمان از ویژگیهای شهر های کویری است .

نمایش قطعه بندی زمین در بخشی از بافت تاریخی شهر یزد

الف )۳ ۳ – فضاهای پر و خالی – تراکم و ارتفاع ساختمانها :

– پر (توده، mass ) : فضاهای سر پوشیده و توده های ساختمانی .

– خالی ( فضا ، space): فضا های باز یا غیر سر پوشیده .

انتظام فضاهای پر و خالی بر مبنای نحوه پوشش نسبی زمین توسط ساختمانها به عنوان فضاهای پر و یکپارچه (کالبد) در مقابل فضاهای خالی (زمین )تعیین و تبیین می شوند .

پیداست که کاربری ها در فعالیت ها همگی عمدتاً در توده و فضا شکل می گیرند و مقصود از توده تنها صورت ظاهر حجمی نیست که کاری جز محصور کردن فضا ندارد .مقصود از توده ترکیبی است پر کار که با شکل ظاهری خود ، که جزء لاینفک توده است ، رو به فضا دارد و علایم نیز اجزایی از کل توده اند و دسترسی به صورت خیابان و گذر ،اعم از سواره و پیاده اگر واجد ارزش هایی فضایی باشد – فضای شهری محسوب می شود وگرنه معبری است بی روح .

نقشه شهر های سنتی ، زمینه مناسبی از فضاهای خالی را در خود دارند .در مقابل در نقشه شهر های مدرن و بافتدهای جدید ساختمانها بصورت منفرد و مجزا بوده و فضای باز بین آنها فارغ از شکل و تعریف مشخص بوجود آمده اند .وقتی ساختمانها عمودی هستند ، شکل دهی فضاهای بیرونی دشوار می شود. به هر حال فضای خالی که با کیفیت مطلوب شکل داده شده و دارای تعریف و قابلیت پذیرش حجم فعالیت های موردی که نیاز جامعه کیفیت ]ن را تعیین کرده باشد ، تقریباًتوسط شهر سازان جدید فراموش شده است .

نظام و رابطه بین فضاهای پر و خالی از مهمترین وجوه معماری و شهر سازی به شمارمی رورد .

یکی از مهمترین اهداف طراحی فضاهای شهری سازماندهی فضاهای پر و خالی و توالی و تفکیک عرصه های متناسب با ویژگیهای اجتماعی ، فرهنگی ، اعتقادی و شرایط محیطی در نواحی مشخص جغرافیایی است .در این صورت فضا وسیله و ابزاز تجربه شهر و محیط زندگی خواهد بود .تبیین و تفاوت گذاری بین فضاهای پر و خالی است که بافت شهر را تشکیل داده و سلسله مراتب کالبدی و جهات بصری ایجاد می نماید .اهمیت و کیفیت فضاهای خالی شهری بستگی به موقعیت و ویژگی های فضاهای پر در مرز جداره ها شامل ساختمانها ،گروه های  سازمان یافته از عناصر ساختمانی و بلوک های شهری دارد . نوع سازماندهی فضایی بین فضاهای پر و خالی و نحوه تفکیک و اتصال  یا ارتباط آنها  تاثیر قابل توجهی در کیفیت و ادراک  فضاهای معماری  به خصوص در فضاهای متوالی و پوسته به یکدیگر دارد.

نظام پر و خالی در بافت شهر های کویری

سازماندهی عناصر ونظم هندسی واحدهای معماری ، تناسبات فضا های باز ، درجه محصوریت مورد نیاز ، کیفیت قطعه بندی زمین و نظم راهها ،شرایط اقلیمی ( باد و تابش و…) و تکنولوژی ساختمان از مهمترین عوامل در کیفیت بخشی به فضاهای پر و خالی و رابطه بین آنها در بافت شهر است .

یزد -بافت اطراف میدان وقت الساعه )

در شهرهای سنتی کویری ، شرایط اقلیمی گرم وخشک ،بادهای پر گردو غبار وسوزان و اهمیت نیاز به سایه  باعث بهم پیوستگی واحدهای ساختمانی و بافت فشرده شهری شده است .همچنین تکنولوژِ و شیوه های ساختمان سازی متداول زمانه و ساخت و ساز در ارتفاع کم باعث گسترش افقی شهر شده است .(تصویر بالا )

در ادامه بررسی شهر در مقیاس کلان به بررسی محله بندی یا ناحیه بندی کالبدی ،نشانه ها ،لبه ها،و گره ها می پردازیم این عناصر همراه با مسیرها که در بخش شبکه ارتباطی بدان پرداختیم عناصر اصلی سازنده کالبد شهر هستند .

عناصر برجسته ای از جنبه های کالبدی محیط یک نقش کلیدی را در شکل دهی محتوای تصورات ذهنی مشترک مردم ایفا می کنند .”کوین لینچ ” شهر سازمشهور آمریکایی که با مطالعات خود در دهه ۶۰ از پیشکسوتان و پیشروان طراحی شهری محسوب می گردد ، جنبه های کالبدی ذکر شده را در پنج عنصر کلیدی پیشنهاد و گروه بندی نمود .عناصر کلیدی پنج گانه مورد نظر در شکل زیر بازنمون شده اند .

عناصر سیمای شهر :مسیر ،لبه ،نشانه و حوزه ،تصاویری عینی نیستند ،بلکه تصاویری از عناصر عینی در سطح شهرند که در ذهن نقش بسته اند .

الف )۴- محله بندی : (ناحیه بندی ، حوزه ها)

«حوزه ها بنا به تعریف لینچ قسمت هایی از شهر هستند که دست کم میان اندازه یا بزرگ باشند ،باید واجد دو بعد باشند تا ناظر احساس کند که وارد آن شده است .اجزاء حوزه باید اولاً به سبب خصوصیات مشترکی که دارند کاملا قابل شناسایی بوده تا همواره بتوان سیمای حوزه ها را از درون آنها نیز تمیز داد و دوم آنکه در صورت نگاه کردن از بیرون بتوان نقاط مختلف  آن را در ذهن به تصویر کشید . منظور از حوزه (district)، تصویری است که شهروند از ظاهر ، عملکرد و یا معنای یک مجموعه فضایی در ذهن خود ایجاد کرده ،و دارای ویژگیهای مختص به خود می باشد .بدین تر تیب حوزه نه فقط «محله» به معنای متداول آن را ، بلکه مجموعه هایی چون بازار ، منطقه صنعتی ، پادگان ،فرودگاه ،مستحدثات راه آهن و …. را شامل می گردد. .

*تعاریفی از محله :

تعريف محله در جوامع و فرهنگ هاي مختلف متفاوت بوده و مي تواند از ابعاد مختلف اجتماعي، روانشناسي، ذهني، ادراكي، معماري(كالبدي) و سياسي تعريف شود..

*محله در شهر های سنتی ایران :

از ویژگیهای قابل توجه شهر های سنتی ایران تشکل شهر از محلات مختلف و اکثراً با اندازه و فرم های متفاوت است . مقیاس انسانی و موقعیت محله در شهر از عوامل مهم شکل دهند به آن هستند ،مقیاسی که معیار آن دسترسی پیاده به مرکز محله و شهر است .این مقیاس انسانی کمک می کند که اهالی بتوانند از طریق راه های پیاده احتیاجات خدماتی و اجتماعی خود را بر طرف کنند و ساکنان و خانواده ها به یکدیگر نزدیک شوند ودر فضاهای ارتباطی و جمعی امکان فعالیت های اجتماعی به وجود بیاید .

محله کشکنو که در آن حسینیه در کنار سایر عناصر شکل دهنده به مرکز محله

محله در شهر سنتی را می توان به شرح زیر تعریف نمود :

– به عنوان يك واحد اجتماعي (محل سكونت يك گروه اجتماعي).

– يك مجموعه مسكوني با خدمات مشترك مورد نياز ساكنين مانند مسجد، حسينيه،بازارچه،حمام، مدرسه ,..

يك مجموعه شهري در اندازه خاص، متناسب با تعداد ساكنين و با مقياس انساني از نظر فاصله ها و دسترسي ها به مركز محله .

یزد- محله سهل بن علی- عناصر شکل دهنده به مرکز محله

 

یزد –محله فهادان-قرار گیری مرکز محله در گذر اصلی

  *تعریف محله در ادبیات معاصر طراحی شهری :

دو واژۀ  Neighbourhood  و  Township را مي توان به منزلۀ مفهوم محله بر اساس ادبيات جهاني، ترجمه نمود.واژۀ اول محلۀ مسكوني اي مي باشد كه داراي هويت مشخصي بوده و براي جمعيت ۲۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ نفر قابل تعريف است. واژۀ دوم محدوده اي اتلاق مي شود كه علاوه بر بزرگي در اندازه، داراي فرصت هاي شغلي متنوع است و براي جمعيت ۱۵۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ نفر تعريف مي شود. اين مرحله داراي تجهيزات لازم از جمله مدرسه، سوپرماركت و مراكز تفريحي است. در ايران، محله كالبد سكونت و اشتغال ۱۲۵۰- ۷۰۰ خانواده مي باشد كه با دامنه نوسان شعاع دسترسي پياده (۵- ۴) دقيقه قابل تعريف است. در اين تعريف محله داراي عناصر اصلي است كه در شكل گيري آن نقش تعيين كننده اي دارد. اين عناصر در دو سطح عناصر شاخص مثل مدرسه ابتدايي و مسجد و عناصر توزيعي ( نظير مراكز تجاري روزانه و هفتگي- پارك محله اي- مكان هاي ورزشي و واحدهاي بهداشتي) استخوان بندي محله را تشكيل مي دهند .

لينچ محله را در قالب عناصر پنج گانه  راه، گره، نشانه، حوزه  و لبه ديده و از محله تعريف مشخصي را ارائه مي كند به اعتقاد وي محله منطقه وسيعي است كه به دليل برخورداري از برخي خصوصيات مشترك وخاص قابل شناسايي است، به گونه اي كه فرد به طور ذهني ورود به آن را حس مي كند.

 

وجود و تداوم محور اصلي محله همراه با گذرهاي پياده، شبكه اي از مراكز فرعي محله و وحدت شكلي آن را بايد در چارچوب و استخوان بندي اصلي محله دانست. تركيب عملكردها و فعاليت ها براي ايجاد وحدت فضايي، وجود نشانه ها و عرصه هاي مختلف نيمه خصوصي، نيمه عمومي و عمومي به عنوان بستر اصلي در تعاملات و روابط اجتماعي نيز از ويژگي هاي محله محسوب مي شوند .

محله می تواند از نظر ابعاد مختلف نیز تعریف شود برای مثال:

از نظر اداري : با ديوار، راه و يا مرزهاي تعيين شده و مشخص؛

از نظر اجتماعي:  با ادراك ساكنين محلي؛

از نظر عملكردي : با حوزه هاي خدمات محلي؛

از نظر زيست محيطي: باخصوصيات ترافيكي، كيفيت و امنيت

از نظر زيبايي:  با داشتن ويژگي هاي مشخص کیفی و بصری

با توجه به مطالب پیش گفت شده می توان ويژگي ها و محورهاي كليدي زير را  براي تعريف محله در نظر گرفت.

۱- سازمان و استخوان بندي محله

۲-خصوصيات مشترك و قابل شناسايي (كالبدي- فرهنگي- اجتماعي) كه ضمن ورود به محله احساس مي شود.

۳-قشر اجتماعي ساكن

۴-وجود عناصر خدماتي مشترك بر استفاده اهالي و تعريف مركز و محور اصلي توسط اين عناصر نام و مرز كالبدي مشخص

۵-وجود نشانه ها و عرصه هاي مختلف نيمه خصوصي، نيمه عمومي و عمومي به عنوان بستر اصلي تعاملات اجتماعي

۶- به عنوان جزئی از شهر که ساخت و بافت اصلی شهر را تشکیل می دهد و تصمیمات برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در این مقیاس اتفاق می افتد.

-بطور كلی،مي توان گفت:

همانگونه كه در مقياس جهاني، شهر ها بر حسب اندازه، فرم، تراكم و ساير ويژگي هاي خود متفاوت هستند و قطعيت اندازه براي آنها ارائه نشده است، براي محله نيز شاخص هايي نظير جمعيت، سطح و شكل معرف آنها نيستند و در مقابل فضای فرهنگی و اجتماعی ساکنین و عواملی نطیر هویت قابل تشخیص ، ادراک ساکنین، نام و مرز های کالبدب ، معرف محله ها هستند.

الف )۵ – نشانه (Landmark)

نقاط عطف ذهنی در سیمای شهر می باشد که توسط ظاهر ، عملکرد یا معنای یک پدیده در شهر پدید آمده وبه عنوان مبنا در جهت یابی استفاده می شوند .تعریف لینچ از “نشانه” و نحوه استعمال آن در متن ،حاکی از عنصری عینی است که صرفاًبرای « جهت یابی » قابل استفاده است .نشانه ها، به عناصر مشخص و متمایز از دیگر عناصر شهر اطلاق می گردد.نشانه ها معمولاً ظاهری مشخص دارند و می توان آن ها را از میان عناصر دیگر باز شناخت.

مهمترین نشانه در شهر سنتی درمقیاس شهری مسجدجامع شهر است.

– منار مسجد ریگ در یزد به  عنوان نشانه

– یزد محله هاشم خان ورودی خانه مسکونی و نقش نشانه ای آن

– یزد-کوچه شبستری نقش  نشانه ای آن در کوچه و محله

 

معمولاً اشیایی که ظاهری مشخص دارند مانند :ساختمانها ، فروشگاهها ،علائم و یا حتی موزه ها می توانندتولید «  نشانه » کنند .تسلط ، تضاد شکلی  یا عملکردی، مقیاس و منحصر به فرد بودن و … می تواند عنصری را در شهر به نشانه تبدیل کنند .امروزه مشخص شده است  که نشانه ها  نیزدر سلسله مراتب شهری دارای سلسله مراتب  خاص خود بوده  وهر شهر دارای نشانه های شهری تا محله ای می باشد .به همین خاطر از کوه گرفته تا دستگیره در ب و حتی رنگ آن می تواند به عنوان نشانه( یا به قول مردم نشانی ) در ذهن نقش بندد.

 

کارکردهای بصری نشانه در سیمای شهر: .

۱-عامل ایجاد هویت و شخصیت  شهر

۲-تسهیل در جهت یابی

-احساس مکان

۴-وضوح و خوانایی

یزد –خرانق –نقش عنصر نشانه در هویت و شخصیت شهر کار کرد های بصری نشانه در شهر

الف )۶ – گره ها (Node)

مکان های متمرکز و کانونی ،نظیر تقاطع ها ،مفهوم گره را شکل می دهند. محل تجمع فعالیت ها ، تقاطع راهها و مبدا یا  مقصد و نقاط حساس در شهر را گره  می نامند …. در صورت هم زمان شدن گره ها با نشانه ها و فعالیت های شهری اهمیت هردو افزوده می شود .  گره حاصل از وجود نقاط حساسی است که ناظر بتواند به درون آن وارد شود و کانون های مبدا و مقصد او را بوجود آورند ،تصویر گره ایجاد می کنند .نمود عینی گره فقط  تقاطع یا میدان نیست بلکه قسمتی از یک خیابان را نیز می تواند شامل شود .تجمع خودروها در مقابل مدرسه برای پیاده یا سوارکردن شاگردان ،همان قدر تولید «گره » می کند ،که تجمع جوانان محل یا کارگران جویای کار در نقطه ای از خیابان یا میدان که به پاتو ق معروف است . امروزه هر طراح شهری می داند که گره می تواند متاثر از یکی از سه جنبه پدیده ، یعنی ظاهر ،عملکرد ، و معنای محیط ویا تر کیبی از آنها باشد به همین خاطر می توان گره ها را به گره های کالبدی ، عملکردی و معنایی تقسیم کرده یا در مواردی از گره به طور عام که حاصل تر کیب جنبه ای مختلف است نام برد .از نظر لینچ :گره عنصری است که در ذهن انسان از تلاقی ، تمرکز یا تراکم یک سری از مظاهر ، رویدادها ، عملکردها و یا معانی در یک نقطه نقش بندد. در صورت هم زمان شدن گره ها با نشانه ها و فعالیت های شهری اهمیت هردو افزوده می شود .

یزد-حسینیه شاه ابوالقاسم به عنوان یک کانون فعالیتی مهم در محله

یزد – میدان  و حسینیه وقت الساعه یکی از گره های فعال در بافت قدیم

پلازای دیلی ،شیکاگو در سال ۱۹۹۳ به عنوان محل تجمع و کانون مهم شهری

الف )۷ – لبه :

تصویری خطی در ذهن شهروند است  که به صورت « مرز » بین دو حوزه یا « خط متصل کننده » به آنها جلوه کند . به

همین دلیل لبه با «مسیر» تفاوت دارد . به قول لینچ :لبه ها عناصری هستند که یک حوزه را از حوزه دیگر جدا کرده و بر آن حدی می نهند و یا می توانند خط واصلی باشد که دو حوزه را به هم می دوزند .خطوط راه آهن ، رودخانه ها ، نوارهای سبز بزگ مقیاس ، تفاوت شدید بین توده احجام و فضای باز بیرونی شهر و …. عینیت هایی هستند که در ذهن تصویر لبه را بوجود می آورند .

انواع لبه :

لبه جدا کننده : جداره های نفوذ ناپذیر ،  پیوسته و بالنسبه مستقیم القای  لبه جداکننده یا مرز را می کنند .

لبه اتصال دهنده : جداره های نفوذ پذیر ، پیوسته و پر پیچ و خم احساس لبه های اتصال را می کنند

معابر شهر ونیز –در ایتالیا -نمود عینی لبه

معابر شهر سیویل نمود عینی لبه اتصال دهنده

ب) معماری شهر

هدف این بخش تبیین اصول ساخت و سازمان فضایی و تعیین ابعاد و عوامل موثر در معماری شهری به صورت عام می باشد. در این بخش به بررسی و تحلیل عناصر زیر پرداخته می شود .

واحدهای معماری     ۲- مجموعه های معماری ( تشکیلات و سازمانهای فضای  در معماری شهر)      ۳ – فضاهای باز در شهر

ب)۱- واحدهای معماری

هر شهر متشکل از تعدادی واحدهای ساختمانی است که به فرم های مختلف ساخته شده اند و اکثراًمی توان آن ها را از نظر ویژگیهای کالبدی و نوع سازماندهی فضایی به گروه های مشخص با اصول و سازماندهی فضایی ویژ و قابل تبیین دسته بندی نمود.در این قسمت ابتدا اصول موثر در سازماندهی فضایی عناصر معماری و قانونمندی حاکم بر کیفیت معماری شهر بررسی و سپس به معرفی و تجزیه وتحلیل واحدهای ساختمانی پرداخته می شود .ب) ۱-۱ -۱  انتظام کالبدی فضاهای پر و خالی: در قطعات زمین شهری بدین معنی که چه قسمت هایی از زمین ساخته شده وبه عنوان فضای پر وچه قسمت هایی به صورت فضای باز طرح و ساخته شده است .انتظام فضاهای پر و خالی و نوع ارتباط آنها بایکدیگر در داخل محدوده هر واحد ساختمانی و همچنین ارتباط آن ها با فضاهای باز عمومی مانند راه های ارتباطی از وجوه مهم فضای کالبدی معماری شهری است (به بخش بافت شهر مراجعه شود) . ازاین نظر می توان معماری شهر را در دو گروه متمایز تشخیص داد:

یزد بافت حاصل از معماری درون گرا

۱- معماری درونگرا :

– فضاهای باز توسط فضاهای بسته (پر) محصور است .

– ساختمانها رو به درن وپشت به بیرون دارند .

– جداره های پر بیرونی ساختمانها با هم ترکیب و مجموعه هایی  پیوسته را تشکیل می دهند.

۲-معماری برون گرا :

– فضاهای پر توسط فضای خالی از یک یا چند طرف محاط است.

– نمای اکثر ساختمانها نمایان و رو به بیرون دارد .

– نمای واحدهای ساختمانی نما ها ی فضاهای شهری را تعریف می کند.

ماسوله بافت حاصل از معماری برون گرا

در صورتی که هریک از فضاهای پر و خالی دارای تعریفی مشخص و قابل درک  باشند می توان آن ها را به عنوان فضای مثبت تلقی نمود .آسان ترین شیوه ایجاد فضا های خالی مثبت ، کار کردن با  یک توده ساختمانی افقی به گونه ای است که سطح اشغال سازه ها از زمین ها و فضاهای خالی اطراف بیشتر باشد .از نظر مفهومی می توان گفت فضاهای خالی از درون احجام ساخته شده و تراشیده می شوند .

یزد مسجد جامع ، امتزاج توده وفضا و ترکیب هنرمندانه این دو عنصر،

در بحث مربوط به توده و فضا ،مسئله اساسی نحوه ترکیب این دو عنصر است .در مقررات رایج در ایران و حتی برخی از کشورها ی غربی عمدتاً به مواردی مانند تعیین ارتفاع ،میزان عقب نشینی و درصد سطحی از زمین که ساختمان آن را می پوشاند اکتفا شده است و از نحوه چگونگی ترکیب توده های ساختمانی ، که باید فضاهایی را محصور کند ،غفلت شده است .

ب)۱-۱-۲- انتظام فضایی عرصه ها و نوع رابطه بین برون و درون

انتظام فضایی عرصه ها و نوع رابطه بین بیرون و درون را می توان بر دو محور : الف )انطباق بر ارزشهای فرهنگی و رفتارهای اجتماعی  و  ب) نوع رابطه اجزاء (واحدهای معماری) با معماری مجموعه های شهری ( ارتباط عملکردی و بصری )مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. (غفاری ،۱۳۷۹،ص ۴۵)

الف ) انطباق بر ارزش های فرهنگی و رفتاری های اجتماعی :

نحوه تنظیم،تفکیک یا مشخص نمودن عرصه های خصوصی – عمومی ویا نیمه خصوصی – نیمه عمومی ، تحت تاثیر عوامل اجتماعی ، اعتقادی ،فرهنگی و یا حوزه های عملکردی و نحوه تبلور کالبدی و رابطه بصری و یا ارتباط عملکردی رفت و آمدی آن ها با یکدیگر از خصوصیات مهم در معماری شهری است .اصل حاکم بر معماری ، تلفیق یا تفکیک عرصه ها ی زندگی متناسب با الگوهای رفتاری انسان ،خانواده و جامعه زیستی تنظیم شده  و متکی بر اصول جهان بینی ،اعتقادی ، مذهبی ، فرهنگی ، سنتی و اجتماعی هر جامعه است. در این رابطه می توان به نوع تفکیک عرصه ها در داخل ر واحد ساختمانی به عنوان عرصه های درونی توجه نمود مثلاً در خانه های مسکونی عرصه بیرونی برای میهمانان و عرصه درونی برای خانواده در نظر گرفته می شود ،که آن ها نیز از درون خود به عرصه های خصوصی تر فردی و یا نیمه خصوصی جمعی خانواده قابل تفکیک است . (همان  منبع )

حوزه های عملکردی و نحوه تبلور کالبدی و رابطه بصری ویا ارتباط عملکردی رفت و آمد ی آنها با یکدیگر از عوامل موثر در تنظیم عرصه ها بوده و از خصوصیات مهم معماری شهر است .

سلسله مراتب دسترسی و نوع رابطه برون و درون

حیاط  –    تختگاه  –  دالان –   هشتی –   دربند –   کوچه  –  بازارچه   –   بازار

ب) نوع رابطه اچزائ (واحدهای معماری) با معماری مجموعه های شهری:

– در مقیاس کل واحدهای ساختمانی رابطه بین برون و درون و انواع عناصر  مفصلی یا فضاهای گذار بین عرصه ها از ویژگیهای مهم انواع معماری است .

تنظیم عرصه های کالبدی را می توان بر این اصل استوار دانست که ، هر واحد ضمن داشتن هویت و ویژگی های کالبدی خاص خود در جمع بزگتر تابع اصول حاکم بر کل است(انتظام فضایی و کیفیت های بصری در مقیاس کل ) .پلان  و نماهای درونی ساختمانها  می تواند متناسب با نیازها، ارزشها و ویژگیهای خاص عملکردی هر  واحد طراحی و ساخته می شود  ولی نماد و تظاهر بیرونی ساختمان از نظر حجم کلی ،ارتفاع ، نماها و جداره های بیرونی باید هماهنگ با کل بزرگتر  با سیما و معماری کل شهر یامجموعه شهری باشد . هماهنگی به مفهوم ایفای نقش متناسب با عملکرد و مفهوم اجتماعی ساختمان در شهر است ، در صورتیکه نمای ساختمان  به عنوان سازنده فضاهای عمومی مثل خیابان ها ، لبه ها و میادین شهری ، ضمن داشتن هویت خاص هر واحد باید به عنوان جزئی از فضای بزرگتر مورد توجه و طراحی قرار گیرد .

ب)۱-۱-۳ ارتباط با طبیعت

تنظیم شرایط محیطی به مفهوم دوری جستن از شرایط نامطلوب اقلیمی و ایجاد فضای مطلوب برای زیست انسان در شرایط مختلف اقلیمی در طول ساعات مختلف شب و روز و در قالب ایجاد نوعی اکوسیستم محدود در درون هر واحد زیستی از یک طرف و امکان ایجاد رابطه با طبیعت و مظاهر آن از طرف دیگر .( همان منبع )

از مظاهر طبیعت که می تواند در این راستا مورد توجه و استفاده طراحانه قرار گیرد می توان به آسمان ( ماه ، ستاره ،  شب کویر ، شفق ، فلق و ……. )؛ گیاه ( خزان ، شکوفه ، طراوت و شادابی ، منظر  و …….. ) آب؛ (زلالیت ، شفافیت ، انعکاس ، طراوت ، صدای آب و ……..) اشاره نمود.

الف- رابطه با  طبیعت در مقیاس کلان :

سکونتگاههای انسانی همواره در تلاش برای پاسخ به شرایط محیطی  و به  منظور به حداکثر رساندن کارایی و آسایش ساکنان شکل گرفته و متحول شده اند .سکونتگاه های انسانی از نیروهای طبیعی تاثیر می پذیرند ؛ این تاثیر در انتخاب محل و نحوه استقرار سکونتگاهها ،توسعه فضایی  آنها ؛ مصالح؛ طرح و ترکیب ساختمانها،تراکم ، بافت و الگوهای سازگار با طبیعت ظاهر می شود .سکونتگاهها تاثیرات گوناگون  و رو به افزایشی برطبیعت دارند بنابر این لازم است که توجه بیشتری به طراحی و برنامه ریزی شهری  جهت هماهنگی طبیعت با محیط زندگی و به خصوص کاهش مصرف منابع و بازیافت آنها معطوف گردد. سکونتگاهها همبشه با طبیعت سازگاری نمی یابند و به همین دلیل در مقابل سوانح طبیعی آسیب پذیر می شوند .بر عکس محیط زیست طبیعی می تواند برای ایجاد سکونتگاهی امن تر و راحت تر تعدیل گردد.عوامل طبیعی بر طرح ،نظم و مصالح به کار گرفته شده در ساختمان ها که لازمه بیان شخصیت فیزیکی و زیبایی شناسانه سکونتگاه ها هستند ،تاثیر می گذارد. طبیعت بر سکونتگاه ها تاثیر می گذارد و سکونتگاه ها نیز آثاری را بر طبیعت وارد می کنند چنین ارتباط پیچیده ای عامل اساسی برای درک جنبه ها و موضوعات مختلف مرتبط به ساختمانها ، واحد های همسایگی و مکان ها محسوب می گردد . سيماي عمومي بافت قديم شهر يزد همچون ساير شهرهاي مناطق حاشيه كوير متشكل از يك بافت فشرده و بهم پيوسته مي باشد، در اين مجموعه عناصر شكل دهنده به بافت بصورت اجزاء بهم پيوسته به يكديگر، تودۀ شهري واحدي را بوجود آورده اند.اين ويژگي بافت شهر يزد را مي توان به عنوان عاملي كليدي در تنظيم شرايط محيطي دانست. اين بافت بهم فشرده ، عملكرد و كارايي قابل ملاحظه اي  در محافظت از بافت مركزي در شرايط محيطي مناطق كويري مثل آفتاب شديد و بادهاي پر گرد و غبار و خشك را دارد. وضعيت جغرافيايي و شكل مسطح زمين  در بستر شکل گیری آن از يك سو و روش ساخت و مصالح و شكل ساختمان ها كه عموماً يك طبقه هستند از سوي ديگر نماي از دور و خط آسمان و سيماي شهر يزد را به صورت افقي در بستر طبيعي آن نمايان ساخته است. بازار سرپوشيده به عنوان محور اصلي و ستون فقرات شهر قديم علاوه بر ایجادمکانی مناسب با شرایط اقلیمی برای کسب وکار و خرید، نقش مهمي در پيوستگي بافت و وحدت در سيماي شهر داشته است.شبكه راه هاي شهر يزد نیز بصورت شبکه ای ارگانيگ است اين گذرها با ارتفاع زياد و عرض كم امكان سايه اندازي براي عابرين را فراهم مي آوردهند.

ب- در مقیاس خرد :

تنظیم شرایط محیطی به عبارتی ایجاد محیط مطبوع جهت زیستن در شرایط سرما و گرماست ،که بسته به شرایط محیط طبیعی در هر منطقه ،سکونتگاه ها و واحدهای معماری راشکل داده است . در  اقلیم گرم و خشک با توجه به ویژگیهای آب  و هوایی همواره هدف ایجاد نوعی اکوسیستم محدود و کنترول شده در درون هر واحد و ایجاد امکان ارتباط با طبیعت و مظاهر آن بوده است که در قالب ایجاد فضاهای معماری محصور و درونگرا تبلور کالبدی یافته است .این شرایط همچنین در طرح جزئیات و اجزای معماری نیز تاثیر گذار بوده اند. واحدهای مسكوني با توجه به ويژگي هاي اقليمي شهر های کویری و همچنين ارزش هاي فرهنگي و اجتماعي بصورت واحدها ی درونگرا گرداگرد حياط مركزي شکل گرفته اند.جهت گيري واحدهاي مسكوني، جانمايي فضاهاي تابستان نشين و زمستان نشين در جبهه هاي مطلوب،‌ يك لايه بودن ساختمان  و همجواري فضاها با فضاي باز محيط بيرون وتوجه به طبيعت و عناصر طبيعي در شكل دهي به اجزاء واحدهاي مسكوني از ديگر ويژگي هاي اين عناصر معماري  مي باشد كه در كليت و اجزاء آن نمود پيدا كرده است. در شهرهای کویری در كنار شكل دهي به كليت نظام مند و معنادار در پاسخگويي به نظام هاي اجتماعي و فرهنگي و كيفيت هاي اقليمي توجه ويژه اي به اجزاء ساختمان در ابعاد مختلف شده است. به گونه اي كه بسياري از مشكلات و محدوديت هاي اقليمي با طراحي اجزايي همچون رخ بام ها، آفتاب شكن هاي افقي و عمودي، طراحي پنجره ها با تقسيمات ريز و همچنين خلق عناصر معماري مثل بادگير، تعديل شده است.توجه به انتخاب مصالح نظير سيم گل و كاه گل در نماها و ساخت پنجره هاي چوبي با اجزاء و تقسيمات ريز و شيشه هاي رنگي همگي نشان از طراحي آگاهانه و هوشمندانه و پاسخگو به نيازهاي فني و اجرايي ضمن توجه به ويژگي هاي زيبا شناسانه است. از ويژگي هاي ديگر،  اين معماري مي توان به تعيين اندازه فضاي حياط نسبت به حجم فضاي محصور كنندۀ دور آن ، اندازه اجزاء حياط مانند حوض و باغچه ها، اندازۀ تالار، ايوانها، اندازۀ اطاقهاي سه دري و پنج دري و اندازۀ در و پنجره ها اشاره نمود كه همگي تابع نظم و پيمون بوده است.

– یزد – خانه مرتاض -تالار به عنوان فضای تابستان نشین با رابطه قوی با طبیعت و عناصر آن واستفاده از عنصر بادگیر

– یزد- هفت دری خانه ی رسولیان طراحی عناصر و اجزای معماری جهت تنظیم شرایط محیطی و تقویت ارتبا با طبیعت

معماری درونگرا در شهر کویری یزد و توجه به فضای باز حیاط و محصوریت آن جهت  ایجاد ایجاد نوعی اکوسیستم محدود و کنترول شده در درون هر واحد

 

الگوهای خانه های ایرانی قابلیت های زیادی جهت تدلوم در زندگی امروزی را دارند که به شرط مناسب سازی و پاسخگو نمودن به شرایط روزمی توان از آنها استفاده نمود . معمار اتریشی Roland rainer  در حدود سال ۱۹۶۰،در زمینه خانه های حیاط مرکزی در آسیا وبه خصوص ایران مطالعاتی را آغاز کرد که نتیجه این مطالعات در طراحی خانه های حیاط مرکزی اروپایی تاثیر فراوان داشت. پروژه اصلی راینر شهر سبز Puchenau   بود که در دو مرحله بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۹۹۰ساخته شد.همان طور که از اسم پروژه نیز مشخص است ،راینر بسیار تحت تاثیر ایده ی “شهر سبز ” قرار داشت ،به طوری که در محوطه وسیعی از سایت ،اتومبیل دیده نمی شود .عناصری که در این نوع خانه سازی مد نظر قرار می گفت از این قبیل است ، چارچوب خصوصی ، طبیعت ،روشنایی و خورشید “رونالد راینر ” با ساخت خانه هایی در اندازه های  نمونه هایی از الگوهای خانه های حیاط مرکزی رونالد راینر متفاوت نحوه ی تفسیر خود را با بکار گیری عناصر فوق در خانه های حیاط مرکزی اروپایی نشان داد .

-راینر شهر سبز Puchenau

 

 ب) ۱-۲-  اصول و قانونمندی های حاکم بر کیفیت معماری شهر

رمز معماری شهرهای سنتی با هویت را می توان در قانونمندی های زیر در یافت : . (غفاری ،۱۳۷۹،ص ۴۶)

* اصل جزء و کل :

در مقیاس های مختلف از واحدهای ساختمانی –  مجموعه های معماری  تا کل شهر ، کل پدیده ها متفاوت از مجموعه ی اجزای آن است .

به عبارتی کل از استقرار تصادفی اجزا در کنار هم به وجود نیامده، بلکه دارای هویت و ویژگهای خاصی است، که با انتظام فضایی ویژه ای بوجود آمده است. از این رو اجزاء ضمن داشتن هویت و اصول در یک نظام سازمان یافته و سلسله مراتبی ، کل خاص را ساخته اند .

* اصل وحدت و کثرت :

معماری شهر در مقیاس خرد و کلان ضمن داشتن تنوع دارای وحدتی یگانه است .هر جزء ضمن داشتن قانونمندی در سازمان فضایی خود ، دارای جایگاهی ویژه در کل بزرگتر می باشد در نتیجه هر واحد ضمن داشتن وحدت (نظم سلسله مراتب ،مقیاس ،تناسب ،پیوستگی، تداوم ،هماهنگی و …..) در مقیاس خود ، دارای تنوع و کثرتی قابل رویت در مجموعه بزرگتر است .

در مجموعه های شهری با هویت وحدت و کثرت  به صورتی جدایی ناپذیر به وجودآمده اند .( وحدت ضمن کثرت و بلعکس )

* وجود قانونمندی و انتظام فضایی در کل باعث از بین رفتن یکنواختی در اجزای تکراری است .

* اصل تداوم و تغییر :

-تنوع در اجزاء همواره با تداوم در کل است .علت وجود تداوم وجود قانونمندی درونی اجزاء و علت تغییر، پیروی اجزاء از عوامل بیرونی یا به عبارتی موقعیت خاص آنها در برابر شرایط و تاثیر گرفتن از عوامل بیرونی است  .

* اصل گونه های اصلی و فرعی :

در بررسی تعدادی از واحدهای معماری مانند خانه های مسکونی ، مساجد ،حمام ها و یا فضاهای شهری مانند کوچه ها و میدان ها این سوال مطرح است که آیا هر واحد دارای اصول و انتظام فضایی خاص است یا همه عناصر همگن (از نظر عملکرد ) به یک شکل و با قانونمندی خاص ساخته شده اند . حالت اول به یک نوع بی نظمی و اغتشاش و عدم وضوح و خوانایی در محیط و حالت دوم به یکنواختی و مجموعه ای بدون تنوع منجر خواهد شد ، در حالی که در یک مجموعه شهری می توان عناصر همگن از لحاظ عملکرد مانند خانه های مسکونی را در چند گونه اصلی با قانونمندی مشخص و قابل توصیف یافت و آن ها را به صورت گونه های اصلی تلقی نمود که نتیجه آن تبعیت از یک قانونمندی درونی یا انتظام فضایی خاص است .

برای مثال در خانه های مسکونی در شهر زواره می توان آن ها را به چند گروه اصلی دسته بندی نمود ، مانند گروه یا گو نه خانه های چهار صفه یا خانه های چهار طرف با حیاط مرکزی و غیره ، کلیه خانه های چهار صفه را می توان دارای یک انتظام فضایی و تابع قانونمندی خاص دانست ، در حالی که بسیار متنوع ساخته شده اند .

گونه های فرعی در اثر تغییر و تنوع در اجزای سازندۀ واحدها مانند اندازه و تعداد عناصر تشکیل  دهندۀ واحد و غیره از گونه های اصلی منتج شده اند، تنوع واحدهای     معماری محصول تاثیر پذیری از یک سری شرایط بیرونی مانند ؛ موقعیت و اندازه زمین ، نحوه ارتباط با شبکه راهها ، نیاز ، امکانات ِخانواده و … است .

لذا می توان معماری سنتی با هویت را تحت تاثیر انتظام فضایی عرصه های درونی و بیرونی در قالب روابط اجتماعی و همجواری کالبدی ،تنظیم شرایط محیطی و ایجاد ارتباط ملوب با طبیعت در قالب اصول و سازماندهی فضایی خاص (قانونمندی درونی ) و انطباق با شرایط موضعی و با هدف ایجاد کیفیت های بصری مطلو ب دانست .(عوامل بیرونی )

۱-خانه هاشمی نسب

۲- خانه طباطبائیان

۳-  خانه سید فناء

 ۴- خانه گنجی

 

  • ۵ نمونه ای از خانه های گونه چهار صفه در زواره که تنوع واحدهای معماری را حاصل از  تاثیر پذیزی از شرایط نشان می دهد .

ب)۱-۳- معماری واحدهای ساختمانی

نوع سازماندهی واحدها  ( درونگرا ؛ برونگرا ) و ویژگیهای هندسی  و نظم پلان، تاثیر پذیری از عوامل محیطی

( اقلیم ؛ توپو گرافی و شیب زمین )،تاثیر پذیری از عوامل اجتماعی – مذهبی و امنیتی از مهمترین عوامل

موثر در معماری واحدهای ساختمانی هستند .در شهر های سنتی اایران و در بخش های کویری آن معماری واحدهای ساختمانی بیشتر از نوع معماری درونگرا  یا سازماندهی مرکزی است ازاینرو در انجا به تعریف و توصیف اصول ساخت و سازمان فضایی و عوامل موثر در معماری درونگرا می پردازیم .

۱- عوامل اقليمي: مانند درجه حرارت، جهت و شدت تابش نور آفتاب، انواع و جهات بادها، درجه رطوبت هوا و غيره.

معماري درون گرا را مي توان در حقيقت ايجاد يك محيط كنترل شده در شرايط اقليمي خاص تلقي نمود. حفاظت از بادهاي نامطلوب كويري، كنترل گردوغبار و پرهيز از نور شديد آفتاب و ايجاد سايه در جهات پشت به آفتاب براي فصول و ساعات گرم و آفتابي و امكان استفاده از آفتاب در زمان هاي سرد در جهات رو به آفتاب ودر حقيقت استفاده از مزاياي شرايط محيطي وپرهيز از شرايط نامطلوب طبيعت را مي توان اهداف اقليمي معماري درون گرا محسوب نمود.

یزد- خانه رسولیان نمونه مسکن درون گرا

۲- عوامل فرهنگي، مذهبي، اجتماعي: تفكيك عرصه هاي داخلي از عرصه خارجي (عرصه عمومي) از بارزترين نمود تاثيرات عوامل مذكور در معماري درون گرا محسوب مي گردد. در اين نوع معماري عرصه داخل جهت عملكرد خاص اجتماعي، مذهبي، فرهنگي (مثل مساجد، حسينيه ها و مدارس و غيره) و يا عرصه داخل واحدهاي مسكوني به عنوان فضاي خصوصي براي زندگي خانواده به صورت كالبدي و قابل ادراك، از فضاي عمومي بيرون تفكيك شده و اكثراً ارتباط و اتصال بين دو عرصه بيرون و درون توسط عناصر مفصلي يا گذار برقرار مي شود.در اين نوع از سازماندهي فضايي فضاي باز داخلي واجد ويژگي لازم به عنوان عرصه خصوصي مي باشد و همچون يك فضاي كاملاً محصور و كنترل شده( از نظر بصري، سروصدا و غيره) محسوب مي گردد.

۳- عوامل امنيتي: معماري درون گرا به علت محصوريت كامل فضاها و ارتباط با واسطه بين بيرون و درون نقش مهمي در ايجاد امنيت فضاي داخلي ايفا مي نمايد.

۴- ايده و اصول سازماندهي فضاي معماري: كه از مهمترين ويژگي هاي معماري سنتي ايران مركزي است و به شكل فضاهاي درون گرا با توالي “تسلسل”، پيوستگي و تنوع خاص طراحي و ساخته شده است.

براي رسيدن به مركز يك خانه مسكوني ابتدا از كوچه اصلي به عنوان يك عرصه عمومي معمولاً وارد كوچه اي بن بست كه نقش فضاي مشترك همسايگي يا عرصه نيمه خصوصي را دارد و سپس از طريق ورودي هشتي و راهروي نيمه تاريك با مقياس انساني و كوچك وارد حياط مركزي نسبتاً بزرگ و روشن مي شود. توالي فضايي مذكور با تنوع خاص خود كيفيت ادراكي ويژه اي را در عابر به وجود مي آورد. احساس و ادراك عرصه هاي مختلف خود وسيله اي براي تبييني خاص از طراحي فضا و ايجاد سلسله مراتب در ورود و ارتباط عرصه ها محسوب مي گردد.

ب)۱-۴-  مسکن و گونه شناسی مسکن

ویژگیهای مشترک واحدهای مسکونی را می توان انطباق با شرایط محیطی (ساخت واحدها در جهت تنظیم شرایط محیطی)، اجتماعی ، فرهنگی ، اعتقادی،کاربرد تکنیک ساخت مشترک، مصالح همگون، انتظام فضایی و کیفیت های بصری خاص آن ها به عنوان عوامل وحدت تلقی نمود .از عوامل مهم در ایجاد تنوع ، تاثیر پذیری از شرایط بیرونی مانند اندازه، شکل و موقعیت مکانی  خانه ها ، نیازها و امکانات صاحب خانه، نیازهای عملکردی کیفیت اجزاء و عناصر سازندۀ واحدها به صورت متنوع است.

ب)۲- مجموعه های معماری (تشکیلات و سازمانهای فضای  در معماری شهر)

از نظر کالبدی می توان یک شهر را شامل مجموعه هایی از واحدهای معماری دانست که با انتظام خاصی قرار گرفته و با یکدیگر ترکیب شده اند .در این صورت می توان شهر را مجموعه ای با نظام سلسله مراتبی متشکل از تک عناصر معماری ، مجموعه های معماری بلوک های شهری ، محله ها و کل شهر مورد مشاهده و تحلیل قرار داد هویت و ویزگیهای خاص یک شهر از ویژگی های تک عناصر معماری یا گونه های اصلی واحدها و تنوع گونه های فرعی منبعث از آن ها و انواع ترکیب های عناصر معماری نشات گرفته و در کیفیتهای بصری و عملکرد ی خاص نمایان است  .

در صورت وجود قانونمندی مشخص در طراحی و وجود کیفیتهای بصری و کالبدی مطلوب ، شهر به مثابه مجموعه ای با هویت و کیفیت مطلوب تشخیص داده می شود .شهر از مجموعه های متعددی از انواع سازماندهی ها ی مختلف شکل گرفته که با اصول  و روش های خاصی با یکدیگر ترکیب شده اند .یک مجموعه با هویت شهری به عنوان یک سازمان فضایی انتظام یافته ، با استقرار و همجواری تصادفی چند واحد بوجود نمی آید ،بلکه یک ترکیب و تمایت با ویژگیها و اصول خاص خود به شمار می رود و مانند یک موجود زنده اگر نتوان تدابیر و عملیات لازم را برای حفظ تمامیت و یکپارچگی آن اتخاذ نمود ، می میرد و ازبین می رود.

تعدادی از واحدهای معماری (ساختمانها)یا فضاهای شهری وقتی به عنوان یک مجموعۀ واحد تلقی می شوندکه دارای ویژگیهای زیر باشند :

۱– با اصولي خاص با يكديگر تركيب يا ساماندهي شده باشند. به بياني ديگر، يك مجموعه عبارتست از تركيب و تلفيق دو واحد يا بيشتر كه بر طبق مشخصات ويژه‌اي مجزا و به وسيله يك تعريف و نظم خاص با هم تركيب شده باشند.

۲- با فاصله نزديك به يكديگر و یا حول محور يا محورهايي انتظام يابند. به بيان ديگر نزديگي، هم جواري، پيوستگي يا توالي از ويژگي‌هاي مهم در تشكيل و سازماندهي محسوب مي شود.

۳- برنامه فيزيكي و يا عملكرد مشخص، مشترك و يا مكمل عناصر تشكيل دهندة مجموعه، مانند مجموعه‌هاي مسكوني، مذهبي، فرهنگي و …

۴- ويژگي‌هاي كالبدي مشترك يا مشابه مانند نحوة انتظام فضاهاي پر و خالي در پلان و احجام، نماها، محورهاي افقي و عمودي سلسه مراتب فضايي، در پلان، حجم كلي و خط آسمان يا كاربرد عناصر مشخص و تعريف شده به عنوان اجزاء تشكيل دهندة مجموعه.

۵- وجود اهميّت و مفهوم اجتماعي، فرهنگي، تاريخي، مذهبي در كل يا بخشي از مجموعه .

۶- نظم و سلسله مراتب خاص در تقسيم و ارتباط و يا اتصال عناصر با يكديگر، وجود و نحوة عناصر گذار و يا مفصل‌هاي اتصالي بين واحدهاي تشكيل دهندة مجموعه و راه‌هاي ارتباطي شهر.

۷- و بالاخره كيفيت‌هاي بصري مشترك و خاص، مانند پيوستگي، تداوم، توالي، وحدت، هماهنگي، ريتم، ووح و خوانايي  وقابليت تشخيص، هويت انطباق شكل، عملكرد و مفهوم فضاها، ارتباط و انتظام بين اجزاء و كل، سلسله مراتب، تناسبات و مقياس‌هاي مشترك.

شهر های سنتی ایران از مجموعه هایی متنوع و قابل توجه و با سازماندهی مشخص تشکیل شده اند که هویت و ساخت اصلی شهر را در خود منعکس می نماید و ضمن واجد بودن ارزش های خاص زمان خود ، قابلیت بهره جویی طراحان را در طرح های جدید نیز در خود همراه دارند. .مجتمع های ساختمانی ، یا سازمان های فضایی را در مجموعه های شهری می توان در چند گروه مشخص مانند مرکزی ،خطی، شعاعی، مجموعه ای ( گروهی )، و  شبکه ای ( شطرنجی )ترکیبی از چند سازماندهی  تعریف نمود . اکثراً مشاهده می شود که مجموعه ها در مقیاس بزرگتر متشکل و ترکیبی از دو یا چند سازمان فضایی خاص هستند.

سازماندهی های مجموعه ای

– سازماندهیهای فضایی

نمونه هایی از انواع سازمان ها در مجموعه های مسکونی ، منبع تصاویر ، تیپو لوزی ساختمانهای مسکونی حیاط دار

سازماندهي مجموعه‌اي (گروهي):

يك مجموعه ساختمان با نظم مجموعه‌اي ، متشكل است از تعداد واحد‌هاي مختلف با ويژگي‌هاي كالبدي و كيفيت‌هاي بصري مشترك ، كه به صورت هم جوار و يا نزديك و پيوسته نسبت به يكديگر قرار گرفته و يا توسط عناصر و مفصل‌هاي اتصالي با يكديگر متصل و مرتبط شده باشند. عناصر تشكيل دهندة يك سازماندهي مجموعه‌اي مي‌توانند در شكل، اندازه و عملكرد با يكديگر مشابه يا مختلف باشند.پيوستگي در شكل كالبدي و سازه، تكرار عناصر مشابه (اجزاء سازنده واحدها) عملكرد مشابه و يا مكمل، جهت‌گيري مشترك فضاها و انتظام فضايي مشخص در كل و وجود كيفيت‌هاي بصري مشترك در واحدها، كاربرد مصالح مشترك و هماهنگي در رنگ‌ها باعث تقويت ويژگي اين نوع سازماندهي است. قابليت انعطاف و توسعه در جهات مختلف ولي با نظم خاص از ويژگي‌هاي سازماندهي گروهي محسوب مي‌شود. نحوة توسعه مي‌تواند ‌نسبت به برنامة فيزيكي مجموعه، عملكرد، تراكم مورد نياز، تكنولوژي ساخت، خصوصيات ساخت، شرايط محيطي، موقعيت و شكل و اندازه زمين در بافت شهري انعطاف پذير باشد.انتظام فضايي اين نوع سازماندهي مي‌تواند هندسي – محوري و يا ارگانيك باشد و عناصر آن مي‌تواند حول يك محور، يك راه يا يك فضا و عنصر اصلي مركزي سازماندهي شوند. اصلي بودن فضاي مركزي مي‌تواند توسط بزرگي، ارتفاع، نظم و تقارن در شكل فضايي، روشنايي، تمركز فعاليت‌ها، رمزي بودن يا اهميت خاص عملكردي آن تقويت شود. ويژگي‌هاي مذكور مي‌توانند باعث ارتقاء كيفيت تركيب مجموعه شوند. در شهر های سنتی ایران می توان انواع مختلفی از نوع سازماندهی مجموعه ای را مشاهده نمود .این سازماندهی ها را می توان به طور کلی بر اساس دو قاعده دسته بندی نمود :

الف ) بر اساس نوع ساختمانه و کاربری آنها مانند مجموعۀ خانه های مسکونی ، مجموعۀ بازار به عنوان مرکز شهر ،مجموعه مذهبی  و…….

ب)بر اساس نوع نظم و سیستم ارتباط بین عناصر سازندۀ مجموعه و بافت اطراف آن.

برای هر یک از دو گروه فوق می توان مثال های متنوع بی شماری را در شهر های سنتی ایران یافت ،که با اصول و نظم مشابه ساخته شده اند .شامل : . (غفاری ،۱۳۷۳،ص ۲۸)

  • سازمان های مجموعه ای در مجتمع های مسکونی .
  • سازمان های مجمعه در مراکز شهری .
  • سازمان های مجموعه ای در مراکز مذهبی .

 سازماندهی مجموعه ای  در مراکز مذهبی –مجموعه مسجد جامع بازار وچهار سوق شاهی  ، مسجد

سازماندهی مجموعه ای  در مراکز مذهبی –  مدرسه طلاب مشهد و مجموعه مذهبی حرم امام رضا (ع)

سازمان های مجموعه ای در مجتمع های مسکونی یزد – محله کشکنو .

سازمان های مجموعه ای در مجتمع های مسکونی :

سازمان فضایی در مجتمع های مسکونی در شهر سنتی متشکل است از تعدادی واحد مسکونی که به صورت همجوار و پیوسته در شکل کالبدی ساخته شده اند . از طرفی می توان مجموعه را به عنوان یک واحد سازه ای تلقی نمود .علاوه بر آن خانه های مختلف در سازمان گروهی توسط یک راه مشترک و توسط عناصر گذار و مفصلی با راه و با یکدیگر بر اساس یک قانونمندی خاص مرتبط هستند .(پیوستگی منسجم در کالبد معماری – سازه و ارتباط عملکردی درون سازمانی )

سازماندهی مجموعه ای از خانه های مسکونی- اردکان ،محله چرخاب

سازماندهی مجموعه ای از خانه های مسکونی، یزد – مجموعه مسکونی ملک

این  مجموعه ها در واقع متشکل هستند از تعدادی واحدهای درون گرا به عنوان عرصه های خصوصی خانوار با عملکرد مشابه و ویژگیهای کالبدی مشترک مانند درونگرایی (انتظام مشترک سازماندهی )، جهت گیری واحد ، کیفیت ارتباطی مشابه بین بیرون و درون و توالی و تباین فضایی و کیفیت های بصری مشترک .

خانه ها اکثراً  در اندازه و جزئیات معماری با یکدیگر متفاوت بوده و مجموعه ها در کیفیت متنوع قابل توجه بوجود آمده اند. مجموعه های مسکونی با اصول فوق الذکر ، قابل انعطاف بوده و مجموعه ها در شرایط مختلف محیطی و امکانات و محدودیت ه مانند قطعه بندی متنوع زمین در اندازه ،تعداد، شکل و لبه های خارجی بلوک و غیره ساخته شده اند .فضای داخلی واحدهای مسکونی به عنوان عرصه خصوصی هستند .مجموعه واحدهای مسکونی حول محور و فضای کوچه های بن بست وبه مثابه واحدهای همسایگی معنی و اهمیت خاص بافت اجتماعی آن را در خود منعکس نموده و ویژگی سازماندهی گروهی را تقویت می نمایند .بن بست به عنوان فضای مشترک بین واحدها ی همسایگی و مفصل اتصالی بین کوچه های محله و واحدهای همسایگی تشکیل داده است .مجموعه ای متنوع از واحدهای همسایگی یک بلوک را ساخته اند که همچون مجموعه ای بزرگتر با نظمی سلسله مراتبی در کالبد شهر بوجود آمده اند.

ب)۳ – فضاهای باز در شهر

 همه فضاهای غیر سرپوشیده در شهر را  فضای باز گویند .نحوه سازماندهی فضاهای باز و بسته از مهمترین ویژگی های کالبدی در شهر است . این فضاها محل وقوع فعالیتهای اجتماعی و پیوند دهنده اعضای جامعه است ، از این رو عرصه ای عمومی در شهر است . فرانسیس تیبالدز (۱۹۹۲) عرصه عمومی را چنین تعریف می کند : ” تمام بخشهای بافت شهری که عموم مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند …. از منظر او عرصه های عمومی مهمترین بخش از ساختار شهرک ها و شهر ها ی ما هستند ،جایی که بیشترین میزان تماس وتعامل انسانها ،در آن روی می دهد . تعاریف فضای عمومی بر دسترسی بدون محدودیت به فضا یا فعالیت های متنوع موجود در آن تاکید می کنند ، که قابل ذکرترین شان ،تعامل اجتماعی است ،که درنتیجۀ وجود دسترسی محدود نشده ، در آن روی می دهد .بدین ترتیب ، بطور خلاصه می توان فضای عمومی را چنین تعریف کرد :” فضای عمومی شامل قسمت هایی از محیط طبیعی و مصنوع است که عموم مردم به راحتی به آنها دسترسی دارند و شامل : خیابان ها ، میادین و سایر مسیر های که دیگران حق عبور از آن ها را دارند – در مناطق مسکونی ،تجاری  و محله ها – فضای باز و پارک ها و فضا های خصوصی / عمومی که دسترسی عموم مردم حداقل در ساعاتی از روز در آن آزاد می باشد ، می شود.( رفیعیان ،۱۳۸۴،ص ۳۵).فضای عمومی در این بیان در شهرها ،واسطه ای برای برقراری ارتباط با افراد جدید و کسانی که نمی شناسیم و تاریخ ؛ تضادها و نزاع هایی که از این ها بر  می خیزد ،تلقی می شود ودر حقیقت فضای عمومی و هماهنگ کننده (moderator) نظام ارتباطی شهری به هنگامی است که بازیکنان جدیدی وارد صحنه آن می شوند .     می توان فضای عمومی را اینگونه دسته بندی کرد :

  1. ابزاری جهت ارتباطات
  2. مکانی برای رویارویی
  3. مدیرت و هماهنگ کننده شهروندان( wolfgang christ 2000 (

مسیرها یکی از عناصر و زیربنایی ترین عنصر در ساختار ذهنی از یک شهر هستند .آنها در ذهن شهروندان به صورت خطوطی ظاهر می شوند که ارتباط و اتصال نقاط مختلف شهر را میسر می سازند .به عبارتی دیگر مسیرها در عینیت به صورت انواع خیابانها ،کوچه ها و بن بست ها و بزرگراه و …. خود را نشان می دهند .از این حیث آنها بیشترین سهم را نسبت به سایر فضاهای شهری دارا بوده و نیز بیشترین سطح را پس از اراضی مسکونی در هر شهر اشغال نموده اند. این فضاها ،جمعی و حاوی ارزشهای فرهنگی و محیطی می باشند که طی دوران مختلف جهت دسترسی و زندگی اجتماعی شکل گرفته اند .به واقع مسیرها گذر تاریخ و بازتاب تنوعات اجتماعی و اقتصادی شهر ها هستند .دو عنصر اصلی از ساخت فضایی شهر عبارتند از خیابا ن و میدان .این دو عناصر اولیۀ ساخت فضایی شهر محسوب می شوند از گذرهای پر پیچ وخم شهرهای قرون وسطی و خیابان های عهد رنسانس گرفته تا خیابان های جدید امروزی اگر دارای ارزش فضایی باشد می توان در شمار خیابان و میدان با مفهومی که مورد نظر است قرار دارد.تسلط بر خصوصیات این دو عنصر به مثابه فضایی عمومی در دل ساخت فضایی شهر است که به طراح شهری توانایی تصمیم گیری درست می دهد .

دو دیدگاه مختلف در مواجهه با خیابان  را می توان این چنین بررسی نمود :

۱-کیفیتهای فضایی – .کالبدی خیابان به عنوان  یک عنصر ارتباط دهنده .( دیدگاه عملکرد گرایان )

از این منظر ،خیابان فضایی ارتباطی است که جهت دهنده ،تقسیم کننده و تقویت کننده ساختار شهر و ارتباط در یک مجموعه زنده یا ترکیب هماهنگ شهر به معنای تداوم حیات اجزا و عناصر و اندام های آن می باشد .

۲-ویژگی ها و مشخصه های فضایی -ادراکی و محیطی خیابان به عنوان فضای شهری ،آنان که به ادراک محیط اهمیت می دهند راه را مهمترین عامل سازمان یافته در نقشه پردازی ذهنی انسان می دانند .(lynch 1960)و خیابان در این منظر همچون جزیی است از پیکره شهر با ابعاد ادراکی و بصری .

در برسی فضاهای شهری در بافت های تاریخی ایران می توان گذرها ،کوچه ها ،دربندها ، بازارها و بازارچه ها میادین اصلی،میدان های محلی ،لردها را شناسایی نمود . این فضاها فضاه ارا می توان در دودسته دسته اصلی راهها و فضاهای ارتباطی و میدان ها دسته بندی و بررسی نمود :

از زمانی که یکجا نشینی با مفهوم شهر عجین شد .بخش عمده ای از کالبد شهرها را محلات و بافت های مسکونی تشکیل می داده اند.اگر به تصویر ذهنی شهر نشینان از محلات مسکونی شهرشان رجوع کنیم ،در می یابیم که این بافت ها را ترکیبی از دانه های شهری (یا به عبارتی خانه ها ) و معابری می بینیم که در بین دانه ها نفوذ کرده اند و امکان دسترسی به آنها را فراهم آورده اند در حقیقت این معابر نخستین فضاهای شهری هستند که فرد پس از خروج از عرصه خصوصی خود با آنها مواجه می شود .به همین جهت کیفیت این فضاها ،نوع ارتباط انسان با کوچه یا بن یست محل زندگیش و چگونگی روابط اجتماعی حاکم بر آنها در شکل گیری تلقی شهر وندان از حیات مدنی بسیار موثر است و اهمیت این فضاها را صد چندان می کند .

ب)۳ –۱: انواع راه:

انواع راه‌ها را از لحاظ كاركردي مي‌توان به دو گروه طبقه‌بندي كرد. نخست راه‌هايي كه از ميان محله‌ها و برخي از فضاها و بناهاي معماري و شهري مي‌گذرند و ضمن آن كه كاركرد حركتي و عبوري دارند، دسترسي به واحدهاي مسكوني و ساير بناها را نيز مسير مي‌سازد. اين گونه راه‌ها را معبر مي‌ناميم. البته در مناطق و شهرهاي گوناگون نام‌ها و اصطلاحات مختلفي براي ناميدن اين معابر وجود داشته است، چنانكه آنها را كوي، كوچه، راسته، گذر و غيره مي‌گفته‌اند كه برخي از آنها هنوز به كار مي‌روند. گروه دوم راه‌هايي هستند كه ضمن دارا بودن كاركرد حركتي و عبوري، از جهت اقتصادي و اجتماعي نيز اهميت بسيار داشتند و در واقع مركز اقتصادي و اجتماعي شهر به شمار مي‌آمدند، زيرا كه همه يا اغلب بناها‌ي مهم اقتصادي و اجتماعي در كنار آنها ساخته مي‌شدند. اين راه‌ها بازار ناميده مي‌شوند. هر يك از اين راه‌ها شامل انواع گوناگون است كه به اختصار به آنها اشاره مي‌شود.

ب)۳ –۱ -۱ : انواع معابر

ب)۳ –۱ -۱-۱: معابر اصلي

اين معابر كوي‌‌هاي ممتدي بودند كه محله‌هاي اصلي و ساير فضاهاي معماري و شهري را به يكديگر متصل مي‌ساختند. بعضي از اين معابر از يك دروازة ديگر امتداد مي‌يافتند. در بيشتر اين معابر به همة محله‌هاي شهر يا حداقل به تعدادي از آنها تعلق داشتند. در برخي از شهرهاي بزرگ نيز يك معبر اصلي در ميان برخي از فضاهاي مهم معماري و شهري، مانند خيابان چهار باغ اصفهان، ساخته مي‌شد.

ب)۳ –۱ -۱ – ۲: معابر فرعي

همة راه‌هايي كه معابر اصلي را به يكديگر متصل مي‌كردند يا معابري كه براي تأمين دسترسي بخشي از يك محله يا تعداددي از واحدهاي مسكوني يا شهري ساخته مي‌شدند، معابر فرعي به شمار مي‌آيند. طول اين راه‌ها كمتر از طول معابر اصلي بود، اما محدوده‌اي كه يك معبر فرعي آن را در بر مي‌گرفت، متنوع بود. برخي از اين معبرها دو محله را به هم مرتبط مي‌ساختند و در نتيجه بين آنها مشترك بودند و گروهي نيز تنها در محدودة يك محله قرار داشتند. شكل اين معابر گاه مستقيم و گاه پيچ در پيچ بود.

ب)۳ –۱ -۱- ۳: معابر بن بست

ساخت شبكة ارتباطات در شهرهايي كه بافت پيوسته و متراكم داشتند و از يك رشد تدريجي و ارگانيك برخوردار بودند به پيدايش معابري بن بست براي تامين دسترسي به تعدادي واحد مسكوني يا واحدهاي معماري ديگر مي‌انجاميد. طول اين معابر بن بست بسيار متفاوت بود و از چند متر تا پنجاه متر و در مواردي تا چند صد متر مي‌رسيد. بسياري از آنها به صورت راستة مستقيم يا با انحناء و برخي از آنها نيز به صورت يك راستة پيچ در پيچ بودند.

ب)۳ –۱ -۱ – ۴: كوچه باغ‌ها

معمولاً بين بعضي از باغ‌ها درون شهري(يا بيرون شهر)معابري براي عبور از ميان آنها دسترسي به آنها يا به ساير فضاهاي شهري و بيرون شهري ساخته مي‌شد. بسياري از اين معابر به تبعيت از محدودة باغ كما بيش مستقيم بودند. عرض بيشتر آنها كم بود، زيرا كه حجم رفت و آمد در آنها نسبت به ساير راه‌هاي شهري اندك بود.

ب)۳ –۱- ۲: انواع بازار

ب)۳ –۱- ۲-۱: بازارهاي دائمي

در شهرهاي متوسط و بزرگ و گاهي در شهرهاي كوچك، يك يا چند راه اصلي شهر به بازر اختصاص مي‌يافت. معمولاً بازار دائمي و اصلي هر شهر از مهمترين دروازة شهر شروع مي‌شد و تا مركز شهر يا تا دروازة شهر شروع مي‌شد و تا مركز شهر يا تا دروازه يا دروازه‌هاي ديگر امتداد مي‌يافت. در دو سوي راسته‌هاي اين بازارها تعدادي دكان متصل به يكديگر وجود داشت. در پشت دكان‌ها تعدادي كاروانسرا و تيمچه مي‌ساختند كه در ورودي آنها در راستة اصلي و گاه در راسته‌هاي فرعي قرار داشت. بازارها مهمترين محور ارتباطي، اقتصادي و اجتماعي و به عبارت ديگر مركز شهر بودند و علاوه بر فضاهاي اقتصادي، مهمترين فضاهاي فرهنگي و اجتماعي شهر مانند مسجد جامع و ساير مساجد بزرگ، مدرسه‌هاي علميه، خانقاه‌ها، زورخانه‌ها و غيره در امتداد آن قرار داشتند.

ب)۳ –۱- ۲- ۲: بازارهاي ادواري

تا گذشته‌اي نه چندان دور در بعضي از شهرها(و نيز بعضي از روستاها) بازارهايي در مواقع معيني از سال يا ماه يا حتي هفته به صورت ادواري تشكيل مي‌شد. وسعت و دورة زماني اين بازارها به نوع كالاهاي مورد معامله و حجم مبادلات و حوزة نفوذ آنها بستگي داشت. در بعضي از شهرها يك روز معين از هر هفته به تشكيل بازار اختصاص داشت و معمولاً اين بازار به نام همان روز موسوم مي‌شد مانند دوشنبه بازار، پنجشنبه بازار، جمعه بازار… در مواردي نيز اين بازارها ماهانه يا سالانه برگزار مي‌شد. اين بازارها با وجود آنكه گاهي در طي يك مدت طولاني در هر شهر و در يك محل معين و معمولاً در كنار يك راه يا ميدان تشكيل مي‌شدند فاقد فضاي ساخته شده بودند.

ب)۳ –۱- ۲-۳: بازارگاه‌هاي شهري

در بسياري از شهرهاي كوچك و بزرگ فضايي باز و ساخته نشده براي استقرار دستفروشان وجود داشت كه در آنها كالاهاي ارزان قيمت، و در بعضي از شهرهاي بندري و مرزي حتي كالاهاي لوكس، براي فروش عرضه مي‌شد. بعضي از بازارگاه‌ها نيز به فروش ميوه و سبزيجات اختصاص داشت. تفاوت بازارگاه‌ها با بازارهاي ادواري در زمان بر پايي آنها بود. بازارگاه‌ها كما بيش در همة اوقات سال بر پا بودند و تقريباً حالت دائمي داشتند، هر چند كه گاهي بعضي از آنها بيش از چند سال دوام نمي‌يافتند و تحت تأثير عوامل اقتصادي، اجتماعي يا تصميم مقام‌هاي شهري تعطيل مي‌شدند. نمونه‌هاي متعددي از اين بازارگاه‌ها هنوز در شهرهاي مختلف به چشم مي‌خورد. اكنون در بندرعباس در كنار بازار شهر دو بازارگاه وجود دارد كه در آنها كالاهاي لوكس وارداتي مانند لوازم صوتي و تصويري و پوشاك و … عرضه مي‌شود. در يكي از آنها هر فروشنده يك دكه يا اتاقك پيش ساخته دارد، و در ديگري دستفروشان كالاهاي خود را بر روي زمين پهن مي‌كنند. در چاه‌بهار نيز بازارگاهي وجود دارد كه در آن كالاهاي وارداتي عرضه مي‌شود. در آنجا نيز هر فروشنده يك دكة معين دارد. در شيراز، تهران، اصفهان، تبريز و ساير شهرها نيز نمونه‌هايي از اين بازارگاه‌ها، به خصوص بازارگاه‌هاي ميوه و تره‌بار، يافت مي‌شود.

ب)۳ –۱- ۲- ۴: بازارچه‌ها

در شهرهاي بزرگ و متوسط در مركز هر محله يك بازار كوچك متشكل از چند دكان مانند بقالي، قصابي، ميوه‌فروشي و گاه نانوايي، نجاري و پينه دوزي كه نيازهاي روزانه و هفتگي و مردم محله را تأمين مي‌كردند، وجود داشت و معمولاً بازارچه ناميده مي‌شد. وسعت هر بازارچه و تعداد دكان‌هاي آن بستگي به وسعت و جمعيت محله داشت. فضاي محله‌ها و بازارچه‌ها دو نوع بود نخست به صورت ميدانچه كه در مبحث ميدان‌ها به آن اشاره مي‌شود. نوع دوم به صورت يك گذر بود كه در بخشي از معبر اصلي محله قرار داشت. در مواردي عرض آن بخش از معبر كه بازارچه در آن جاي داشت، پهن‌تر از ساير قسمت‌هاي معبر بود تا توقف و داد و ستد خريداران و مردم محله ايجاد زحمت براي عابران نكند. بازارچه‌هاي همدان و تهران قديم داراي اين خصوصيت بودند.

میدان

ميدان فضايي است با سه بعد کاملا مشخص ، دارای محدوده ای معین به داخل و خارج ،که کف و بدنه های آن از معماری تعریف شده است .میدان یا حیاط عمومی شهر و محله از همان آغاز از عهد باستان  تا به اکنون نقش جمع کردن عناصر شهری و محله ای را داشته است .در واقع همین جمع شدن و گرد آمدن عناصر حول یک فضاست که میدان را ایجاد می کند. آنچه در دانش طراحی شهری به عنوان یک ارزش برای میدان مطرح است ،نقش اجتماعی و تعاملی آن است .از دوران یونان باستان تا قرن بیستم شهروند اروپایی مهمترین و مردمی ترین رویدادهای جمعی خود را  در میدان برگزار می کرد .

خصوصیات میدان های شهری :

۱- فضایی عمومی  و قابل استفاده برای جمعیت  و اجرای   مراسم و اجتماعات سیاسی ،مذهبی و ملی

۲- بدون سقف

۳- خاطره انگیز ؛ با سوابق ویژه تاریخی ، یاد بودها و آثاری از رخدادها ی گذشته شهر با خاطره ای مشترک و محترم

۴- ارتبط با شبکه معابر شهری و به عنوان گرهای پیوند دهنده

۵-با قابلیت سکون ،ایستایی،توقف و تحرک ،حضور، جاذبه و کشش  با انعطاف پذیری و پذیرش گسترۀ زیادی از فعالیت ها

۶- مو ضعی برای مشاهده و تجربه فضای شهر

۷- مکانی برای دیدن و دیده شدن

ب)۳ –۲: انواع ميدان‌ها

ب)۳ –۲-۱.: ميدان‌هاي عمومي

كمابيش در همة سكونتگاه‌ها (شهر يا روستا) ميدان يا ميدانچه‌اي عمومي وجود داشت كه محل تجمع مردم بود و بعضي از فضاهاي عمومي مانند عبادتگاه، آب انبار يا نهر آب و به نسبت وسعت سكونتگاه، تعدادي فضاي تجاري يا بازار در پيرامون يا مجاور آن قرار داشت. سبزه ميدان تهران، سبزه ميدان (ميدان كهنه) اصفهان و بسياري ديگر از سبزه ميدان‌ها در ساير شهرها در گذشته، نمونه‌هايي از اين گونه ميدان‌ها بوده‌اند.

ب)۳ –۲-۲: ميدان‌هاي تجاري

در شهرهاي متوسط و بزرگ، به غير از ميدان عمومي شهر، يك يا چند ميدان وجود داشت كه كاركرد اصلي و عمدة آن[ها] تجاري بود. برخي از اين ميدان‌ها تنها به فرآورده يا كالاي معيني مانند اسب، كاه گوسفند، ميوه و غيره اختصاص داشتند. بعضي از ميدان‌هاي قديمي ميوه و ترباره تهران و ساير شهرها از اين نوع به شمار مي‌آيند. اين ميدان‌ها اغلب به نام فرآورده يا كالايي كه در آنها فروخته مي‌شد، ناميده مي‌شدند.

  یزد – مجموعه میدان خان

ب)۳ –۲۳: ميدان‌هاي حكومتي

معمولاً در پايتخت‌ها و شهرهاي بزرگ يك ميدان حكومتي وجود داشت كه براي تمرين‌هاي نظامي، سان و رژه و انجام مراسم رسمي و احياناً مجازات مجرمان مورد استفاده قرار مي‌گرفت. در بعضي موارد، اين گونه ميدان‌ها تنها جنبة حكومتي و سلطنتي داشتند و فعاليت‌هاي مهم و عمدة ديگري در آنها انجام نمي‌شد، مانند ميدان ارك تهران در پيش از تغييرات كاركردي و كالبدي آن، در پيرامون اين ميدان‌ها، بناهاي نظامي، حكومتي و سلطنتي قرار داشتند، اما در مواردي، شخص حاكم يا تشكيلات حكومتي، هنگام ساختن يا بازسازي چنين ميداني، آن را به گونه‌اي طراحي مي‌كردند و در منطقه‌اي مستقر مي نمودند كه ميدان داراي كاركردهاي اجتماعي نيز باشد. ميدان نقش جهان (امام) اصفهان، يكي از نمونه‌هاي خوب اين گونه ميدان‌ها است. پيرامون اين گونه ميدان‌ها، معمولاً در كنار فضاها و بناهاي شهري ساخته مي‌شد.

اصفهان – میدان نقش جهان

 

ب)۳ –۲۴: ميدان‌هاي نظامي

در پايتخت و بعضي از شهرهاي بزرگ و مهم، يكي ميدان مخصوص تمرين‌هاي مداوم نظاميه استقرار و اقامت نظاميان ساخته مي‌شد كه متشكل از يك فضاي باز يعني محوطة ميدان، و حجره‌ها و فضاهايي در پيرامون براي اقامت نظاميان و ذخيره سلاح بود. در دورة قاجار كه در جنگ از توپ نيز استفاده مي‌كردند، در شهرهاي بزرگ مانند تهران، اصفهام و تبريز و حتي بعضي از شهرهاي متوسط و كوچك مانند بم، ميدان‌هايي به نام «توپخانه» مي‌ساختند كه محل استقرار توپخانه، توپ‌ها و جايي براي تمرين‌هاي نظامي بود. ميدان توپخانه مشق تهران، پيش از تغيير كاركردشان، از نمونه‌هاي از اين نوع ميدان‌ها به شمار مي‌آمدند.

 – میدان حکومتی یزد ،امروزه اثری از این میدان نیست

 

ب)۳ – ۲۵: ميدان‌هاي محله‌اي

در هر يك از محله‌هاي بزرگ و متوسط شهرهاي تاريخي، يك مركز محله وجود داشت. اين مراكز از نظر كالبدي و شكلي به دو صورت وجود داشتند. نخست به صورت يك راسته يا گذر كه كمي از گذرهاي ديگر در محل استقرار فضاهاي تجاري و اجتماعي، عريض تر بودند. نوع دوم مركز محله به صورت ميدانچه بود. اين ميدانچه‌ها اغلب در محل تقاطع چند راه يا در كنار راه اصلي محله قرار داشتند و در پيرامون برخي از آنها تعدادي دكان براي عرضة كالاهاي ضروري روزانه و هفتگي اهالي محله قرار داشت. همچنين مسجد، حمام، آب انبار و بعضي ديگر از فضاهاي عمومي محله در كنار همين ميدان ساخته مي‌شد.

  یزد – میدان و حسینیه شاه ابولقاسم

 

ب)۳ –۲-۶: ميدان‌هاي ارتباطي

به غير از ميدان‌هاي برون شهري و بسياري از ميدان‌هاي نظامي و تجاري ساير ميدان‌ها نيز كما بيش از جنبة ارتباطي برخوردار بودند و اغلب در محل تقاطع يا كنار راه‌هاي مهم شهري قرار داشتند، اما در اين فصل منظور ما ميدان‌ها و ميدانچه‌هايي است كه مهمترين كاركرد آنها جنبة ارتباطي داشت، هر چند كه ممكن بود مراسمي عمومي نيز به صورت سالانه يا فصلي درآنها برگزار شود. براي مثال بعضي از ميدانچه‌هايي كه در تهران قديم موسوم به تكيه بودند، در اثناي سال تنها كاركرد ارتباطي داشتند و فقط در دهة محرم براي عزاداري و تعزيه، آماده و تزيين مي‌شدند. معمولاً در اين گونه ميدانچه‌ها يا ميدان‌ها، هيچ فضاي مهم اجتماعي يا تجاري وجود نداش.

یزد-  میدان وحسینیه وقت الساعه ،

ب)۳ –۲-۷: ميدان‌هاي ورزشي

برخي از انواع ورزش‌ها و بازي‌ها در بعضي اوقات در بسياري از ميدان‌هاي عمومي و حكومتي برگزار مي شد. اما در داخل يا حومة معدودي از شهرها، ميدان‌هايي وجود داشت كه بيشتر به انجام بازي‌ها و مسابقات ورزشي اختصاص داشت. مانند ميدان اسب دواني در حومة تهران.

 

عوامل موثر در ماهیت و کیفیت فضایی میدان ها

۱- نظم فضایی ( هندسی ، ارگانیک و …. ) شکل میدان

۲- اندازه و ابعاد میدان

۳- درجه محصوریت میدان ( رابطه طول ،عرض و ارتفاع جداره های محصور کننده میدان ).

۴- ویژگی جداره ها و عناصر محصور کننده میدان شامل :  شکل ، بافت ، فضاهای پر و خالی ، نحوه تقسیم نماها ،  محورهای  افقی و عمودی ، ریتم ، خط آسمان ، مصلح ،رنگ و کیفیتهای بصری آن .

۵- راههای مرتبط با میدان شامل : تعداد راهها ، مکان و زاویه اتصال با میدان ، عرض راه ، نوع  عناصر گذار یا مفصل های اتصالی بین میدان و راه

۶- نحوه نزدیک شدن و ورود به میدان مانند محوری به صورت ( متقارن از وسط ) ، ارگانیک ، شعاعی و غیره .

۷-  ایستایی و پویایی میدان که متاثر از : شکل و تناسبات میدان ، نحوه اتصال راه با میدان ( تقسیم میدان به فضای مکث و حرکت )

۸=نوع کفسازی و عناصر الحاقی ، فضای سبز ، نور در شب و روز

۹-  نقش و عملکرد میدان ، میزان و نوع فعالیتها ، مفهوم و اهمیت فرهنگی ، تاریخی ، مذهبی و ……

 

منابع و ماخذ :

کتابها :

۱- آفرينش محلات و مكان­ها در محيط انسان ساخت؛ ديويد چپ من؛ ترجمه: شهرزاد فريادي و منوچهرطبيبان؛ تهران ۱۳۸۴٫

۲- بنتلي،اي ين؛ الكك،آلن؛ مورين،پالن؛ گلين،سومك؛ اسميت،گراهام؛ محيطهاي پاسخده ؛مترجم: دكتر بهزادفر، ۱۳۸۴٫

۳- بیکن ،ادموند ،طراحی شهرها /ترجمه فرزانه طاهری ،مرکز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ایران ،۱۳۷۶٫

۴- پاكزاد،جهانشاه؛ راهنماي طراحي فضاهاي شهري در ايران ؛ دفتر پژوهشهاي فرهنگي ؛۱۳۸۵٫

۵- توسلي، محمود ؛  طراحی شهری در بافت قدیم شهر یزد ، مرکز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ایران،۱۳۷۰٫

۶- توسلي، محمود ؛ بنيادي، ناصر؛ طراحي فضاي شهری،  مرکز مطالعات وتحقیقات شهرسازی ، ۱۳۸۶٫

۷- توسلي، محمود، ساخت شهر و معماری در اقلیم گرم وخشک ایران ، پیام ،تهران ،۱۳۸۱٫

۸- توسلي،محمود؛ساخت شهر و معماري در اقليم گرم و خشك؛ انتشارات پيام ؛۱۳۸۱٫

۹- توسلی ،محمود ؛ قواعد و معیارهای طراحی فضاهای شهری ؛ مرکز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ایران؛ ۱۳۷۶٫

۱۰- چینگ ،فرانسیس ؛معماری فرم فضا نظم /مترجم ؛زهره قراگوزلو ، دانشگاه تهران ،۱۳۷۸

۱۱- دی .کی . چينگ؛ معماری، فرم، فضا و نظم ؛ ترجمه زهره قراگزلو ، دانشگاه تهران؛ ۱۳۷۸٫

۱۲- زرگر ،اکبر ، در آمدی بر شناخت معماری روستایی ایران؛دانشگاه شهید بهشتی ؛۱۳۸۶٫

۱۳- سلطانزاده ؛ حسین ؛ فضا های شهری در بافتهای تاریخی ایران ؛ چاپ اول ؛ دفتر پژوهشهای فرهنگی ؛ تهران ؛ ۱۳۷۰٫

۱۴- غفاری ؛ علی ؛ زواره  نمادی  از اسطورۀ کویر ، چاپ اول، دفتر پژوهشهای فرهنگی ، ۱۳۷۹٫

۱۵- فلامکی ،منصور ؛ ریشه ها و گرایشهای نظری معماری ، چاپ  اول ، نشر فضا ، ۱۳۸۱٫

۱۶- فون مايس، پی‌ير – نگاهی به مبانی معماری (از فرم تا مکان) – مترجم: سيمون آيوازيان – دانشگاه تهران ۱۳۸۶٫

۱۷- قزل باش ،محمد رضا؛ الفبای کالبدی خانه های سنتی یزد، برنمه و بودجه ،تهران ،۱۳۶۴٫

۱۸- لینچ ، کوین ، سیمای شهر ، ترجمه منوچهر مزینی ،تهران ،دانشگاه تهران، ۱۳۵۷٫

۱۹- معماریان ،غلام حسین ؛سیری در مبانی نظری معماری ،سروش دانش ،تهران،۱۳۸۶٫

مقالات :

۱- پاکزاد ؛ جهانشاه ، مقالۀ « سیمای شهر و آنچه کوین لینچ از آن می فهمید »، فصلنامه آبادی ؛ شماره ۵۳ ،۱۳۸۵٫

۲- حبيبي؛ محسن؛ مقاله «چگونگي الگوپذيري و تجديد سازمان استخوانبندي محله»؛ نشريه هنرهاي زيبا، شماره ۱۳،تهران ؛ ۱۳۸۲

۳- حبیبی ، سید محسن و مسائلی ،صدیقه ؛سرانه کاربریهای شهری ،سازمان ملی زمین و مسکن ،تهران ،۱۳۷۸٫

۴- عزیزي؛ محمدمهدي، «محله مسكوني پايدار: مطالعه موردي نارمك» نشريه هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران، شماره ۲۷؛ ۱۳۸۵٫

۵- غفاري؛ علي؛ مقاله « زواره شهري در حاشيه كوير»؛ مجله صفه؛ شماره ۲۲؛ ۱۳۷۵٫

۶- غفاري؛ علي؛ مقاله« سازمانهای فضایی در معماری شهرهای سنتی ایران » مجله صفه؛ شماره- ۱۶؛ ۱۳۷۳٫

۷- فضا های عمومی شهری ،بازنگری و ارزیابی کیفی ، نشریه هنرهای زیبا ،شماره ۲۲، ۱۳۸۴٫

۸- قریب فریدون ، مقاله « طراحی میدان های شهری » ؛نشريه هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران، شماره ۲؛ ۱۳۷۵٫

۹- گلکار کوروش ، طراحی شهری در عمل ،مجله آبادی شماره ۵۶،۱۳۸۶٫

۱۰-مستغنی ، علی رضا ؛ مفهوم فضا در نگاه واتسوجی تتسورو ، خیال : فصل نامه فرهنگستان هنر ؛ص ۸۴٫

پروژه های تحقیقاتی ؛جزوه های درسی و پایان نامه ها

۱- رضایی ندوشن ،محمد ؛ بازشناسی موازین کالبدی کیفیت دهنده به فضاهای پیاپی (نمونه موردی شهر یزد )،پایان نامه دوره کارشناسی ارشد طراحی شهری ،دانشگاه علم وصنعت ایران ،۱۳۸۸٫

۲- غفاری ، علی ، جزوۀ مبانی طراحی مجتمع های زیستی  ، دانشگاه یزد، ۱۳۸۱٫

۳- میروکیلی ؛ مسعود ؛ « مدرسه – محله ی هنر و معماری یزد ، انگارۀ مقدماتی طرح راهبردی » رسالۀکارشناسی ارشد پیوسته معماری؛دانشگاه یزد، ۱۳۸۶٫

۴- میروکیلی ؛ مسعود ؛ دوره کارشناسی ارشد پیوسته معماری؛دانشگاه یزد؛ درس مرمت بافت؛ مرمت محله سهل بن علی؛۱۳۸۳٫

۵- میروکیلی ؛ مسعود و محمدی، محمد  و صالحی ، ابوذر ، دوره کارشناسی ارشد پیوسته معماری؛دانشگاه یزد؛ درس مبانی طراحی مجتمع های زیستی؛ تحلیل محله شاه ابوالقاسم ،یزد ، ۱۳۸۱٫

۶- نقصان محمدی ، محمد رضا ؛ سخنرانی علمی «پژوهشی در ارتقای مطلوبیت بصری خیابان های شهر یزد ؛ مجتمع هنر و معماری دانشگاه یزد ؛۱۳۸۳٫

 

 

 

 

 

 

 

درباره‌ی مدیریت

حتما ببینید

اثر عوامل زمین شناسی که برای حفر تونل باید در نظر بگیریم

اثر عوامل زمین شناسی که برای حفر تونل: از میان کلیه فعالیتهای مهندسی عمران، حفر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.