روانگرايی خاک های ماسه ای يکی از بحرانهای ناشی از زمين لرزه می باشد که ميتواند بناهای تاريخی را در معرض خطر جدی قرار دهد . امروزه فراوان مشاهده می شود که در بعضی مناطق دارای خاک مستعد روانگرايی در اثر زمين لرزه ، ساختمان بدون آنکه خسارت سازه ای مستقيم تاشی از زمين لرزه ببيند ، دراثر روانگرايی نشست و يا روی زمين يا ساختمان های اطراف می افتد و با وجود استاندارد های سازه ای مناسب ديگر قابل استفاده نمی باشد . در اینجا به بررسی اثر وجود ريز دانه ها و همچنين تعداد سيکل های بارگذاری لرزه ای بر مقاومت خاک در برابر روانگرايی پرداخته است . در ضمن در اين متن در مورد تفاوتهای مقاومت در برابر روانگرايی در اثر زمين لرزه ، برای خاک های رسی ، ماسه-رسی و ماسه ای تميزبا مقادير مختلف ريز دانه و سيکل بارگذاری ، بحث شده است . بسياری از بناهای تاريخی ما در مناطقی با چنين خاک هايی بنا شده اند که بايد به آن توجه داشت و در جهت رفع اين مشکل چاره انديشی نمود . خاک های ماسه ای تکيه گاه بسيار خوبی برای بنا می باشند تا زمانی که تحت اثر لرزش قرار نگيرند . دسته بندی اين خاک ها از لحاظ چگالی و چگونگی منافذ پر شده به کمک آب ، معيار اصلی رفتار ذرات خاک در برابر بار های ديناميکی می باشند . هنگامی که خاکهای ماسه ای در زير يک سفره آب زير زمينی قرار می گيرند احتمال وقوع پديده روانگرايی در اثر زمين لرزه چندين برابر می شود . دليل وقوع پديده روانگرايی از دست دادن حالت تجمعی ماسه می باشد . بارگذاريهای سيکل وار ، همانند بار گذاری ناشی از زمين لرزه ، باعث می شود که ذرات ماسه تماس خود را با يکديگر از دست داده و فشار آب منفذی به طور ناگهانی افزايش يابد . بنابراين در اين حالت به دليل عدم تماس مناسب ذرات خاک تقريباً مقاومت آن صفر خواهد شد . بعد از آنکه فشار آب منفذی افزايش يافت به دليل کاهش بافت ذرات ماسه و تجمع اين ذرات با چگالی بسيار بالاتر در يک قسمت باعث نشست آنی و زياد ساختمان می شود . اين پديده روانگرايی نام دارد .
شکل A
شکل B
شکست زمين تحريک شده بوسيله خاصيت روانگرايی يکی از عوامل اصلی وارد آمدن خسارت در زلزله های گذشته بوده است و باعث ايجاد اثرات مخربی بر ساختمان ها و ساکنان آن شده است . ترکيب مشخص جايگاه زمين شناسی و سطح لرزش زمين باعث ايجاد پديده روانگرايی می شود . پتانسيل روانگرايی يک محل خاص بر مبنای پيش بينی حالت ارتعاشی محلی و شرايــــــــــط ژئولوژيکی محل تشخـــــيص داده می شـــود (Dinto ,1999) .روانگرايی خاک های ماسه ای در زمان وقوع زمين لرزه ها باعث وارد آمدن خسارات بسيار زيادی به سازه ها ، بزرگراه ها ، ديوارهای خاکی ، سازه های نگهبان و همچنين به ديگر ساختمان ها می شود .
تعيين پتانسيل روانگرايی برای يک زمين لرزه يک مشکل پيچيده مهندسی ژئوتکنيک است . بسياری از فاکتور ها ، همانند پارامتر های خاک و تاثير خصوصيات لرزه ای با عث رخ دادن پديده روانگرايی در خاک های اشباع می باشد ، که دليل اصلی آن پوشانده شدن کامل ذرات خاک توسط آب است . اين آب فشاری بر ذرات خاک اعمال می کند که باعث فشار ذرات به يکديگر و ترکم آنها می شود . پيش از زمين لرزه ، فشار آب نسبتاً پايين می باشد . در نتيجه تکان های ناشی از زمين لرزه می تواند باعث افزايش فشار آب در نقطه ای که ذرات خاک به سهولت می توانند حرکت کنند و به هم برسند ، بشود . (Pinto,1999)
البته مساله روانگرايی خاکهای ماسه ای در روسازيهای راه نيز باعث وارد آمدن خرابيهای زيادی بعد از وقوع زمين لرزه می شود . در هنگام زمين لرزه ترانشه های خاک که بر روی آن جاده احداث شده است در اثر پديده روانگرايی در زير آنها ، بستر زير ترانشه همانند شکل E نشست کرده و ترانشه از قسمت های ميانی برش می خورد و تر کهای طولی عميق و زيادی از خود بر جای می گذارد . پس در مورد مسايل مربوط به راهسازی نيز به اين پديده بايد دقت تام داشت . شکل f برش يک جاده در اثر زلزله آمريکا در سال ۱۹۸۴ را نشان می دهد ، که به طول چند صد کيلومترمی باشد که طبيعتاً ديگر جاده قابل استفاده و يا بازسازی نيست و بايد تخريب و با تقويت خاک بستر و احداث ترانشه جديد عمليات راه سازی دوباره تکرار شود .
شکل F
حال در اينجا به ارتباط بين رشته ها مختلف علوم مربوط به اين پديده می پردازيم تا به اهميت مطالعه در باره روانگرايی بيشتر واقف شويم :
-
زمين شناسی : ساختمان صفحات تکتونيک ، رويداد های وابسته به زمين لرزه
-
زلزله شناسی : رويداد های وابسته به زمين لرزه ، ارسال امواج لرزه ای ، حرکات زمين
-
مهندسی عمران : اثر متقابل خاک وسازه ، پاسخ سازه ، عملکرد مدل سازی و طراحی با مقاومت مناسب در برابر زمين لرزه
-
مهندسی ژئوتکنيکال زلزله (Earthquake Geotechnical Engineering ) : حرکات زمين ، خطرات لرزه ای زمين ، واکنش زمين زير ساختمان و تقويت خاک ، پايداری شيروانيها ، تخمين ميزان نشست ، روانگرايی : ( پيش بينی ، معرفی خصوصيات ، ارزيابی خطرات و کاهش آن ) ، اثر متقابل خاک و سازه ، پاسخ سازه
مشاهده می شود که مساله روانگرايی خاکها به تمامی علوم مهندسی و غير مهندسی وابسته به زمين ، وابسته می باشد ، ولی به طور تخصصی مختص مهندسی ژئوتکنيک و مهندسی زلزله ميباشد . در اين مقاله به بررسی اثر ريز دانه ها بر مقاومت خاک در برابر پديده روانگرايی خاکهای ماسه-رسی پرداخته شده است . نتايج موجود در مقاله حاضر بر مبنای وجود مقدار ۰ تا ۱۵ درصد ريزدانه در خاک های ماسه-رسی در افزايش و يا کاهش مقاومت در برابر روانگرايی خاک های مذکور می باشد . با توجه به ملاحظات موجود و نمودار های در دسترس ، مشاهده می شود که افزايش يا کاهش مقدار ريزدانه در افزايش و يا کاهش مقاومت در برابر روانگرايی خاک های ماسه-رسی چگونه تأثير گذار است . مقاومت يک خاک در برابر روانگرايی به پارامتر های مشخصی چون : شاخص خميری ، ميزان ريز دانه ، چسبندگی ، پيش تحکيم يافتگی ، بافت خاک و تنش های اوليه در زمان بارگذاری طبيعی خاک بستگی دارد . اگر شاخص خميری خاک کمتر از ۱۰ باشد ( ) مقدار مقاومت خاک در برابر روانگرايی مقدار ثابتی می باشد . همواره رابطه ای بين اين نوع مقاومت خاک و شاخص خميری وجود دارد . خاک های ماسه ای دارای ۱۰% ريزدانه مقاومت بيشتری را از خود در برابر روانگرايی نسبت به ماسه تميز نشان می دهند . ريز دانه های موجود در خاک منجر به افزايش تراکم پذيری خاک می شوند . مقاومت در برابر روانگرايی خاک ها با اضافه کردن ريزدانه های با شاخص خميری پايين کاهش می يابد .(Estern ,1994 ) در مورد سيلت و مخلوط سيلت و رس ، افزايش شاخص خميری ، ميزان مقاومت در برابر روانگرايی را بر روی مخلوط سيلت-رس در محدوده کوچکی از خاصيت خميری کاهش می دهد و در محدوده بالای خميری مقاومت در برابر روانگرايی با افزايش شاخص خميری افزايش می يابد . در متن حاضر به بررسی اثرات ريز دانه بر روی خاک های ماسه-رسی می پردازيم و با مقايسه نتايج حاصل از آزمايش تراکم زهکشی نشده و سه محوری به بررسی اثر اين ريزدانه ها بر مقاومت خاک در برابر روانگرايی خاک های مخلوط ماسه و رسی با پلاستيسيته کم می پردازيم .
بحث :
برای دستيابی به پتانسيل روانگرايی ، مدل های مختلف رياضی توسعه پيدا کرد . بيشتر ، اســـــــــتفاده از نتايج صحرايی و مشاهده عملکرد در معرض زلزله ، همبستگی تجربی ميان خاک و خواص لرزه ای و رخ داد و عدم رخ داد اين پديده دليل وجود مطالعات اوليه در ضمينه روانگرايی بود . بدين منظور دراينجا از برای شناســـــــــايی شاخص روانگرايی خاک از آزمايـش نفـوذ استانــدارد يا SPT (Standard Penetration Test) اســــــــــــــــتفاده می شود.(Yoshimi & Tokimatsu,1983)&(Seed,1985)
بکار گيری SPT برای تعيين همبستگی ميان تنش های ديناميکی تحريک شده در محل تحت يک زلزله و پتانسيل روانگرايی استفاده می شود . ديگر محققان بين پتانسيل روانگرايی پتانسيل روانگرايی و پراکندگی انرژی لرزه ای و SPT ارتباط ايجاد کــــــــــــــرده اند . (Berrill & Davis ۱۹۸۵ , Liaoetal 1988 )
تلاش های بسياری بروی ايجاد همبستگی ميان SPT و احتمال روانگرايی انجام شده است که تمامی اينها بر مبنای تحليل های استاتيکی انجام شده است . بعد از گذشت زمان کم کم روشهای جديدی مورد تحقيق و بررسی قرار گرفت که آن استفاده از شبکه های عصبی برای تشخيص پتانسيل روانگرايی بود . بسياری از اين مطالعات تا به امروز هم ادامه دارد . Goh 1994 با به کار بردن مدلسازی شبکه های عصبی رابطه پيچيده ميان لرزش و پارامتر های خاک را در مورد روانگرايی مورد تحقيق و بررسی قرار داد . وی همچنين مطالعات خود را بر روی شبکه عصبی برای دسترسی به پتانسيل روانگرايی به کمک آزمايش نفوذ مخـــــــــروط (Core Penetration Test ) انجام داد .
برای حصول نتايج کاملاً واقعی در يک آزمايش بايستی اين آزميشات در خارج از مدار زمين و دور اثر جاذبه انجام گيرد . دليل اين قضيه تنش های نا خواسته داخلی می باشد ، که در داخل مواد به وجود آمده و باعث می شود که نتايج حاصله دقيقاً همان نتايج واقعی مربوط به جسم نباشند . در اين حالت ديگر سر و کاری با وزن اجسام نداريم . بحث فوق در حقيقت بررسی نتايج حاصله از بخش تحقيقات سازمان فضايی ناسا می باشد که با انجام برخی آزمايش ها روی نمونه های مختلف خاک در روی زمين و خارج از آن ( به دور از اثرات جاذبه ) به اين نتايج دست يافته اند . البته در اينجا بايستی توجه شود که چون سر و کار بشر با زمين می باشد ، پس پسنديده تر و مرغوم به صرفه تر اين است که اين آزمايشات با در نظر گرفتن قوّه جاذبه و روی زمين انجام شود تا نتايج مورد نظر قابل استفاده و پيش بينی برای استفاده در زمين باشند . عمليات و آزمايشات انجام شده در ناسا در اِن مورد تنها جنبه تحقيقاتی دارد .
نمونه های خاک مورد نظر در اينجا مربوط به خاک چينی ، رس و ماسه می باشند . ( خاک چينی مخلوطی از ۶۷% سيليکات و ۲۳% هيدروکسيد آلومينيم می باشد) . ماسه مورد نظر ماسه استاندارد (Hostun) و رس (Kaolin) می باشد . اين ماسه دارای ذرات با قطر متوسط و همچنين و می باشد . شکل شماره ۱ اندازه ذرات پخش شده رس و ماسه را در اين آزمايش نشان می دهد . نتايج موجود در اينجا بر اساس آزمايش تراکم زهکشی نشده و آزمايش سيکل وار شبه الاستيک برای پنج مقدار ريز دانــــــــــه می باشد . شاخص خميری برای خاک های موجود که توسط دستگاه کاساگرانده اندازه گيری شده است کمتر از ۳% می باشد .
شکل ۱ – گستره ذرات خاک ماسه ای تميز و رس کائولين
شکل شماره ۲ نتايج حاصل از آزمايشهای انجام شده ( تراکم زهکشی نشده ) را بر روی ماسه تميز و ماسه رسی به ازای مقادير مختلف ريز دانه را نشان می دهد . اين اشکال نمايانگر تاثير وجود ريزدانه ها در مخلوطهای بالا می باشد ، که تغييرات تنش انحرافی نسبت به درصد کرنش محوری در شکل (a) ، فشار آب منفذی به درصد کرنش محوری در شکل (b) و تنش انحرافی به فشار موثر ميانگين در شکل (c)، به ازای مقادير مختلف ريز دانه در اشکال به خوبی نمايان است .
افزايش در فشار آب منفذی در مقادير پايين نسبت تنش q/p’ ( p’ و q به ترتيب تنش متوسط موثر و تنش انحرافی می باشند ) باعث افزايش تمايل انقباض ماسه می شود . وجود ريز دانه در خاکهای ماسه-رسی باعث کاهش قابليت انبساط (Dilatancy) شده و در نتيجه مقاومت تراکم زهکشی نشده خاک را کاهش می دهد . افزايش ميزان ريز دانه باعث افزايش خاصيت انبساط خاک و در نهايت باعث افزايش مقاومت خاک در تراکم زهکشی نشده می شود .
با توجه به نمودار ۲-a می توان فهميد که ميزان تنش انحرافی نسبت به افزايش درصد کرنش محوری در مورد خاک های ماسه ای حاوی ۱۵% ریپيزدانه ، کمترين مقدار را نسبت به بقيه دارد . با توجه به نمودار برای مقادير کمتر و بيشتر ريزدانه يک رابطه تقريباً خطی با شيب زياد وجود دارد . با توجه به نمودار ۲-b مشاهده می کنيم که با افزايش مقدار ريزدانه تا ۱۵% فشار آب منفذی نسبت به درصد کرنش محوری به حداکثر ميزان خود رسيده و از آن به بعد مثلاً برای ۲۰% ريزدانه نمودار نزول می کند . قسمت پايينی نيز مربوط به ماسه تميز می باشد که با توجه به شکل با افزايش درصد کرنش محوری فشار آب منفذی افزايش و سپس کاهش می يابد تا به صفر برسد . در شکل ۲-c نيز همانند موارد قبل منحنی برای ۲۰% ريزدانه بين ۱۰%و۱۵% قرار می گيرد .
اشکال ۳ منحنی های مربوط به نتايج آزمايش تراکم زهکشی نشده برای ۵% ريزدانه موجود در خاک ماسه ای و سه مقدار ضریب تنش می باشند ( ) که حداکثر تنش انحرافی است . افزايش در ميزان فشار منفذی به ضريب تنش بسيار وابسته است و در نهايت تعداد سيکل لازم برای پديده روانگرايی به وابسته است . برای تعداد ۲۰ سيکل و برای و به ترتيب ۶ و ۱ سيکل لازم است . ( جدول ۱ )
شکل ۲
تعداد سيکل لازم جهت روانگرايی | ضريب تنش | نوع خاک |
۲۲ ۱۴ ۶ |
۰٫۲۵ ۰٫۳۰ ۰٫۳۵ |
ماسه تميز |
۲۰
۶ ۱ |
۰٫۱
۰٫۲ ۰٫۳ |
ماسه – رس با ۵% ريز دانه |
جدول ۱
شکل ۳
اختلاف تعداد سيکل لازم برای پديده روانگرايی را با ضريب تنش نمايش می دهند . از اين جدول اينطور برداشت می شود که حضور رس به مقدار زيادی از مقاومت خاک در برابر روانگرای می کاهد . در ضريب تنش ماسه تميز بعد از ۱۴ سيکل دچار روانگرايی می شود در حالی که ماسه – رس تنها بعد از ۱ سيکل دچار روانگرايی می شود که در اينجا اثر سوء وجود رس بوضح نمايان می باشد . البته اين نتايج با آزمايش تراکم زهکشی نشده يکسان می باشد و خطر وجود رس را در افزايش قابليت انبساط خاک را نشان می دهد .
شکل ۴
شکل شماره ۴ نتايج آزمايشهای سيکل وار روی مخلوط ماسه را با ۱۵% ريزدانه نشان می دهد . از اشکال نمايان است که نظم خاصی در اين منحنی ها وجود ندارد و منحنی ها کاملاً نامنظم می باشند . البته فقط تعداد سيکل بارگذاری لازم جهت روانگرايی مد نظر می باشد که از روی اشکال به راحتی با شمردن تعداد نوسانات ، قابل تعيين می باشد . اين اشکال برای مقادير رسم شده اند . درا ين حالت بـــــــــــرای روانگرايی بعد از ۱۰ سيکل و برای مقادير و بعد از ۵ و ۱ سيکل رخ می دهد . نتايج حاصل از ۵ تا ۱۵ درصد ريز دانه نشان می دهد که افزايش محتويات ريزدانه از ۵ درصد به ۱۵ درصد باعث وارد آمدن يک کاهش فاحش در مقاومت خاک در برابر روانگرايی برای مقادير می شود . برای و مخلوط های خاک با مقدار مقاومت در برابر روانگرايی آنها تقريباً ثابت است . با توجه به شکل ۲-c مشخص است که برای اين مقدار و پاسخ خاک در صفحات بارگذاری در حالت زهکشی نشده تقريباً يکسان است . برای مقادير کمتر از ۱۵% ريزدانه ، مقاومت در برابـــــر روانگرايی به مقدار زيادی کاهش می يابد که اين کاهش مقاومت بستگی زيادی به مقدار دارد و هـــــر چه بيشتر باشد به وقوع پيوستن اين پديده زود هنگام تر می باشد . ( در کمتر از ۱۰ سيکل )
در حال حاضر بر مبنای آخرين دستاوردهای موجود در بررسی های انجام شده در مورد روانگرايی می باشد و به بررسی تاثير ضريب Rc و ميزان ريزدانه های موجود در خاکهای ماسه رسی در مقاومت آنها در برابر روانگرايی پرداخته شد . با توجه به مطالب و نتايج و نمودار های حاصله در اين مقاله به راحتی می توان فهميد که حضور ريز دانه در اينگونه خاکها (ماسه – رس يا ماسه تميز ) به ميزان ۰ تا ۱۵ درصد باعث کاهش در مقاومت خاک در برابر روانگرايی می شود . در اينجا بايد توجه شود که مطالعات ژئوتکنيکی مربوط به پروژه های عمرانی بسيار حائز اهميت است و قبل از هر چيز بايستی با توجه به ضعف خاک در منطقه ای زلزله خيز ، بخصوص جهت اجرای پروژه های مهم و عظيمی چون برج سازی ، مقاوم سازی ساختمان هايی با اهميت بالا همانند بناهای تاريخی ، سد سازی و … توجه زيادی به آن شود و با مطالعات درست و حساب شده ، در صورت ضعف احتمالی خاک موجود سعی در انجام عمليات مقاوم سازی خاک داشته باشيم . همانطور که امروزه در دنيا فراوان مشاهده می شود که در بعضی زمين لرزه ها ، بدون وارد آمدن هيچ گونه خسارت سازه ای جدی ناشی از اثر مستقيم زمين لرزه تحت اثر خسارت غير مستقيم روانگرايی خاک قرارگرفته و بدليل نشست بسيار زياد در يک يا چند قسمت ، با عث تخريب کامل و يا خواباندن ساختمان بر روی زمين شده است ، که مسلما ديگر قابل استفاده نبوده و بايد تخريب شود . در اين حالت ممکن است در عين يک طراحی مناسب سازه ای و با مقاومت کافی در برابر زمين لرزه سازه به دليل عدم مطالعات ژئوتکنيکی مناسب در معرض خطر قرار گيرد ، البته فراموش نشود که اين پديده مربوط به نواحی با خطر لرزه ای بالا با خاکهای مستعد برای روانگرايی می باشد .